برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد توصیف دادهها شامل جداول توزیع فراوانی، رسم نمودار، محاسبهی شاخصهای مرکزی و پراکندگی و هیستوگرام بود و در بخش استنباطی برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شد
پروپوزال رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین با خلاقیت وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان
هرگونه استفاده برای نمره و یا ارائه مستقیم به استاد مورد تایید ما نمی باشد و شرعا و اخلاقا کار درستی نمی باشد لطفا از این پروژه برای آموزش و نمونه تحقیق استفاده شود.
این فایل توسط گروه مهندسین برتر(فایل یار) نگارش شده است و فروش بدون اجازه گروه شرعا حرام و قابل پیگیری حقوقی می باشد!
بیان مسأله
یکی از مهمترین و اساسی ترین ویژگیهای انسان که موجب تمایز و برتری وی از دیگر موجودات گردیده خلاقیت است. اندیشه خلاق، قابلیتی است که می توان آنرا در تمامی ابعاد زندگی انسان مشاهده کرد. انسان بوسیله همین تفکر خلاق می تواند توانمندیهای خود را افزایش داده، مسائل و مشکلاتش را حل نماید و به سوی کمال و ترقی پیش رود.
داشتن افراد خلاق یکی از خواستها وآرزوهای هر خانواده وهر جامعه ای است ووجود افراد خلاق امری حیاتی به نظر می رسد. امروزه متخصصان امر تعلیم وتربیت ودانشمندان به این نکته پی برده اند که خلاقیت خصیصه ای نیست که تنها دراختیار معدود افرادی قرار گرفته باشدبلکه همه انسانها از خلاقیت بهره مند هستندولی امکان بروز و میزان رشد آن در افراد مختلف متفاوت است .طبق دستاوردهای علمی بشر گرچه انسان استعداد خلاقیت را با خود به همراه دارد اما پرورش این استعداد وفراهم آوردن زمینه ای برای بروز آن مستلزم تربیت است، تعلیم وتربیت اعم از رسمی وغیر رسمی نقش بسیار مهمی دراین زمینه ایفا می کند وازاین میان، نقش والدین تعیین کننده است .سازه ی مهم دیگری که سالهاست مرکز توجه روانشناسان تربیتی ودیگر متخصصین آموزش وپرورش بوده است پیشرفت تحصیلی می باشد که از نظر علمی وکاربردی دارای اهمیت است ویکی از عوامل مهم مقبولیت وپذیرش درکلاس درس است .لذا هرسال حجم وسیعی از مطالعات را به خود اختصاص می دهد و خانواده نخستین مسئول جامعه از نظر تکوین شخصیت ورشد وپرورش استعداد ها وخلاقیتهای فرزندان وپیشرفت تحصیلی وهمچنین از نظر سازگاری فرد با جامعه، دارای آثار وسیعی می باشد ، زیرا پی ریزی رفتار کودک در خانواده شکل می گیرد.
ما در کشوری زندگی می کنیم که برای رسیدن به استقلال وپیشرفت همه جانبه در زمینه های فردی واجتماعی ، اقتصادی ، صنعتی ، علمی وفرهنگی به شخصیتهای رشد یافته وبه دلهای بیدار ومغزهای اندیشمند ودستهای ماهر وتوانا نیازمند است .چنین شخصیتها ومغزها ودلها ودستهایی باید تربیت شوند ونقش خانواده دارای اهمیت فوق العاده است .( گالاگر ، 1367 ) . هر خانواده شیوه های خاصی در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش دارد. این شیوه ها، شیوه های فرزند پروری[1] نامیده می شود. متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... می باشد( هاردی و پاور و جدیک[2]، 1993).
شیوه های فرزند پروری: اعتقادات، نگرش ها، فعالیت ها و اقدامات والدین در قالب الگوهای خانوادگی یا سبک های فرزند پروری والدین نمود پیدا می کند. اینکه والدین کدام یک از انواع سبک های مختلف تربیتی را در خانواده اتخاذ کنند، خود تحت تأثیر عوامل گوناگونی است و بسیاری از شرایط محیط خانواده و فرهنگ غالب ناشی می شود. اما هدف همه ی سبک های فرزند پروری شکل دهی به شخصیت روانی و تقویت شایستگی فرزندان می باشد. اهمیت این دو هدف و توجه به دو بعد از رفتارهای والدین یعنی پذیرش در مقابل طرد و سخت گیری در مقابل سهل گیری موجب شده تا امروزه محققان در خصوص سبک های فرزند پروری والدین و تأثیراتی که هرکدام از آنها بر رشد فرزندان دارند به بحث و بررسی بپردازند و الگوهای مختلفی ارائه دهند. اما همه الگوها در این سه شیوه فرزند پروری خلاصه می شود:
الف- والدین قاطع و اطمینان بخش ( مقتدر[3]): والدینی که این الگوی فرزند پروری را دارند به فرزندان خود استقلال و آزادی فکری می دهند و آنها را تشویق می کنند و نوعی محدودیت و کنترل را بر آنها اعمال می دارند. در خانواده هایی با والدین مقتدر اظهارنظر و ارتباط اخلاقی وسیع در تعامل کودک و والدین وجود دارد و گرمی و صمیمیت نسبت به کودک در سطح بالاست( ماسن، کانگر و کاگان[4] 1370). فرزندان این خانواده از ثبات شخصیتی خوبی برخوردارند، اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارند. در مواجهه با مسائل زندگی پختگی بیشتری نشان داده و برای کنارآمدن با مشکلات بیشتر از شیوه های مقابله ای متمرکز بر مسئله استفاده می کنند( احدی 1373).
ب- والدین مستبد[5]: شیوه فرزند فرزند پروری استبدادی با ویژگی های توقع بالا و پذیرش پایین مشخص شده است. این والدین قوانین خود را به صورت انعطاف پذیری تحمل می کنند. از نظر تربیتی خشن و تنبیه گرند. با رفتار بد مقابله می کنند و فرزند بد رفتار را تنبیه می کنند. ابراز محبت و صمیمیت آنها نسبت به فرزندان در سطح پایین است. آنها امیال فرزندان را درنظر نمی گیرند و عقایدش را جویا نمی شوند. کودکان دارای چنین والدینی ثبات روحی و فکری ندارند و خویشتن را بدبخت می پندارند. آنها زود ناراحت می شوند و در برابر فشارهای روانی آسیب پذیرند( هیبتی 1381). فرزندانی که در این خانواده ها تربیت می شوند رفتاری اجتماعی دارند، مودب، راستگو و دقیق هستند. اما از سوی دیگر افرادی شرمسار، مطیع، دارای هویت وابسته و متکی به دیگران، عزت نفس پایین و حساسیت بالا می باشند. اعمال اخلاقی آنها مبتنی بر ترس و تنبیه می باشد و در حضور عوامل تهدید کننده (والدین) بسیار درستکار هستند، اما به محض دوری از والدین ( تحصیل، اشتغال و ...) به راحتی به سوی انحرافات اجتماعی کشیده می شوند. زیرا درک درستی از باید ها و نباید های اجتماعی و اخلاقی پیدا نکرده اند( احدی 1373).
ج- والدین سهل گیر[6]: این والدین به صورت افراطی نسبت به فرزندان خود پذیرش و پاسخ دهی دارند، آنها توقعی از فرزندان خود ندارند و نسبت به آموزش رفتارهای اجتماعی فرزند خود سهل انگار هستند. در این خانواده ها نظم و ترتیب و قانون کمی حکم فرماست و پایبندی اعضا به قوانین و آداب و رسوم اجتماعی کم است و هر کس هر کاری که بخواهد می تواند انجام دهد( استین برگ[7]، 1996). این خانواده ها نقطه مقابل خانواده های مستبد می باشند. هیچ الگوی تربیتی بر خلاف خانواده مستبد در این خانواده ها وجود ندارد. فرزندانی که در این خانواده ها رشد کرده اند اساساً لوس و ننر از خود راضی و پر توقع هستند و از دیگران انتظارات بیش از اندازه دارند. تاب و توان مقابله با مشکلات و ناملایمات و دشواریهای زندگی را ندارند. چرا که اساساً همیشه خواسته هایشان توسط والدین برآورده شده و شکست و ناکامی را تجربه نکرده اند. بنابراین در برابر ناملایمات زندگی به سرعت به روش های اجتنابی مانند اعتیاد متوسل می شوند. شخصیت ضعیف و شکننده، مسئولیت پذیری پایین، عدم قدرت تصمیم گیری و وابستگی به دیگران از ویژگی های فرزندان تربیت شده در چنین خانواده هایی می باشد( احدی 1373).
از آنجا که خانواده پایه و اساس هر جامعه می باشد. می توان خلاقیت نوجوانان را در ابتدا در خانواده مورد بررسی قرار داد و در خانواده آنچه مهم می باشد شیوه های فرزند پروری و شکل گیری شخصیت فرزندان می باشد. در این پایان نامه به بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری و خلاقیت نوجوانان پرداخته می شود.