پروپوزال بررسی رابطه مولفه های هوش هیجانی و سلامت روانی
هرگونه استفاده برای نمره و یا ارائه مستقیم به استاد مورد تایید ما نمی باشد و شرعا و اخلاقا کار درستی نمی باشد لطفا از این پروژه برای آموزش و نمونه تحقیق استفاده شود.
این فایل توسط گروه مهندسین برتر(فایل یار) نگارش شده است و فروش بدون اجازه گروه شرعا حرام و قابل پیگیری حقوقی می باشد!

بیان مسأله
مطالعات و پژوهشهای نوین، نشان میدهند که فقدان هوش هیجانی میتواند آثار مخربی را در زمینههای فردی و اجتماعی ایجاد کند و برعکس، تقویت و تحصیل آن، زمینهساز موفقیتهای بزرگ خواهد بود (فاطمی، 1385). معدود که اگر افراد از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشند، بدون داشتن تحصیلات عالی، باز هم میتوانند در زندگی موفق باشند و مشکلات زندگی خود را اداره کنندهوش هیجانی توانایی اداره مطلوب خلقو خوی و وضع روانی و کنترل تکانههاست( جلالی، 1381). هوش هیجانی با تقویت سلامت روانی، توان همدلی با دیگران، سازش اجتماعی، بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی، مشکلات بین شخصی را کاهش می دهد و زمینه بهبود روابط اجتماعی را فراهم می سازد. هوش هیجانی همچنین از راه ویژگی های ادراک هیجانی، آسان سازی هیجانی، شناخت هیجانی ، مدیریت هیجان ها، و با سازوکارهای پیش بینی، افزایش توان کنترل و تقویت راهبردهای رویارویی کارآمد، به فرد کمک می کند تا کیفیت روابط اجتماعی را بهتر سازد(بشارت،1384).
به نظر می رسد هوش هیجانی از شخصیت و شاخص های شناختی (مثل هوشبهر) متمایز است و در پیش بینی پیامدهای واقعی و اساسی زندگی موثر باشد. به عبارت دیگر «هوش هیجانی ممکن است بهترین پیش بینی کننده موفقیت شخص در زندگی باشد» (سیاروچی و همکاران 2001).
افرادی که از هوش هیجانی پایینی برخوردارند قادر نیستند از سازوکارهای منسجم و منظم استفاده کنند بنابراین مستعهد ابتلاء به اختلالات اضطرابی می باشند (سیاروچی و همکاران 2001). در مورد سلامت و بهداشت روانی دیدگاه ها و تعاریف زیادی برشمرد و عوامل زیادی را در داشتن و نداشتن بهداشت و سلامت روانی ذکر کرد: شناخت خود و محیط، داشتن ثبات عاطفی، تسلط بر هیجان ها، پذیرش مسئولیت، توانایی گرفتن تصمیمات شخصی، داشتن توانایی رویارویی با مشکلات و استدلال ها (پورافکاری، 1379)، بهداشت روانی را نیز میتوان نوعی قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی به طور مناسب و منطقی داشت (گنجی، 1376).
از عوامل مهم در سلامت روانی افراد سخت هیجانات می باشد. به طور کلی توانایی های هیجانی برای تشخیص پاسخ های هیجانی مناسب در مواجهه با رویدادهای روزمره، گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات، نقش موثری دارند. بنابراین افرادی که توانایی، کنترل و استفاده از این توانش های هیجانی را دارند از حمایت اجتماعی، احساس رضامندی و سلامت روانی بیشتری برخوردار خواهند شد.
امروزه بسیاری از پژوهشگران معتقدند که اگر فرد، از لحاظ هیجانی توانمند باشد بهتر می تواند با چالش های زندگی مواجهه شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد شد (سیاروچی و همکاران، 2002، به نقل از نوری، 1383).
سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد و به طور کلی افرادی که از سلامت روانی برخوردارند نسبت به زندگی نگرشی مثبت دارند و آماده برخورد با مشکلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابطشان مسئولیت پذیر می باشند، وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را از زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثهای هستیم، هر چه فرد بهتر بتواند خود را با محیط و مشکلات پیرامونش سازگار کند از هوش هیجانی برخوردار است. ما با آموختن ویژگیهای سلامت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست پیدا کنیم و هوش هیجانی خود را ارتقاء دهیم. نظر هوش هیجانی، دیدگاه جدیدی در زمینه پیش بینی موثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم میکند که کامل کننده علوم شناختی، اعصاب و رشد کودک است (بار – ان، 1999) و طبق گفته مگمن (2000)، نظریه هوش هیجانی چهارچوب جدیدی از مدل پیشگیری اولیه در بهداشت روانی ارائه می کند. مفهوم هوش هیجانی را می توان در موقعیت های آموزشی مانند دبیرستان، مدارس فنی، دانشگاه ها، برای کمک به روانشناسان مدارس و مشاوران در شناسایی آن دسته از دانش آموزانی که نمی توانند به طور موثر با نیازهای تحصیلیشان که ممکن است به اخراج از مدرسه یا مشکلات هیجانی بینجامد، به کاربرد (اسوارت، 1996 ؛ به نقل از بار – ان 1997).
امروزه این بحث وجود دارد که موفقیت به چندین نوع هوش و کنترل هیجانات بستگی دارد و توسل به هوش عمومی (شناخت) به تنهایی برای تببین موفقیت کافی نیست و یک دلیل برای این ادعا این است که هوش هیجانی در مقایسه با سازه و بهره هوشی پیش بینی کننده بهتری برای موفقیت در زندگی اجتماعی است (گلمن، 1995، به نقل از پارسا 1382) و پژوهشگران (برای مثال) مایر و سالو وی 1990) بر این باورند که تواناییهای سازنده هوش هیجانی – درک هیجانات تنظیم حالات عاطفی و استفاده از آگاهی هیجانی، سلامت روانی و انطباق شناختی مرتبط هستند. هوش هیجانی مفهومی است که ریشه در کارهای ثرندایک و گاردنر دارد (سیاروچی، 2003، به نقل از نوری 1383).
هدف اصلی:
بررسی رابطه مولفه های هوش هیجانی و سلامت روانی
اهداف فرعی:
بررسی و ارزیابی مولفه های هوش هیجانی و ارتباط آن با سلامت روان
2-مقایسه بهزیستی روانشناختی با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخگویان مانند: جنس، سن، میزان تحصیلات و غیره.
3-مقایسه مولفه های هوش هیجانی در بین جوانان
4-- مقایسه سلامت روانی در بین جوانان
فهرست مطالب پروپوزال
بیان مسئاله
اهمیت و ضرورت تحقیق
مرور ادبیات
جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
اهداف تحقیق
سوالات
فرضیه ها
تعاریف
روش تحقیق
متغیرهای مورد بررسی
شرح کامل روش (میدانی، کتابخانه ای) و ابزار
جامعه و نمونه آماری
روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها