دانلود فروش,مقالات,پاورپینت,کارآموزی,تحقیق,پایان نامه,روز ایران

فروش,مقالات, اجتمای فرهنگی هنری پاورپینت کارآموزی نمونه سوال پایان نامه تحقیق عمومی

دانلود فروش,مقالات,پاورپینت,کارآموزی,تحقیق,پایان نامه,روز ایران

فروش,مقالات, اجتمای فرهنگی هنری پاورپینت کارآموزی نمونه سوال پایان نامه تحقیق عمومی

پاورپوینت- پمپهای خانگی یا پمپهای تقویت فشار


این فایل درمورد پمپهای خانگی یا پمپهای تقویت فشار می باشد که در قالب پاورپوینت آمده است و در 55 اسلاید می باشد
دسته بندی فنی و مهندسی
بازدید ها 1
فرمت فایل pptx
حجم فایل 3810 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 55
پاورپوینت- پمپهای خانگی یا پمپهای تقویت فشار

فروشنده فایل

کد کاربری 497
کاربر



 

 

پمپ خانگی
پمپ آب خانگی، جهت افزایش فشار آب خانه، ساختمان، آپارتمان و ویلا ها به کار می رود.
متراژ واحد، تعداد شیر ها و همچنین تعداد طبقات عواملی هستند که در انتخاب پمپ خانگی موثر می باشندپمپ با مخازن انبساط یا پمپ با کلید اتوماتیک و یا بوستر پمپ از انواع پمپ خانگی هستند که با توجه به موارد مذکور، یکی از آنها برای ساختمان و یا خانه مورد نظر انتخاب می شود.

 

 

 

انواع پمپ آب خانگی

 

 

 

  • بوستر پمپ خانگی
  • پمپ جتی خانگی
  • پمپ سانتریفیوژ خانگی
  • پمپ بشقابی خانگی
  • پمپ خانگی با مخزن انبساط
  • پمپ خانگی با کلید اتوماتیک

 

 

 

 روش صحیح لوله کشی برای استفاده از مخزن ذخیره آب به همراه کلید اتومات دیحیتال و کلید اتومات مکانیکی در این کتاب به روش اتصال همزمان آب شهری و مخزن ذخیره آب به پمپ می پردازیم این روش برای کارکرد صحیح کلید اتومات دیجیتال الزامی است این روش لوله کشی را باید برای کلید اتومات مکانیکی هم به کار ببرید در غیر اینصورت ممکن است پمپ هوا بگیرد و مثل حالتی که پمپ بدون آب مانده باشد ، یکسره کار کند تا بسوزد علت هوا گرفتن پمپ  این است که معمولا مخزن ذخیره آب نسبت به پمپ ارتفاع چندانی ندارد و فشار آب مخزن صفر است ولی فشار آب شهری 1.5 تا 2.5 بار است و این فشار باعث می شود تا پمپ هوا نگیرد
نکته مهم : پمپی که به آب شهری متصل است اصلا نیازی به هواگیری ندارد و فقط پمپ هایی که به تانکر متصل هستند و آب شهری هم به آنها وصل نشده است باید هواگیری شوند.به عبارت دیگر تمام کسانی که می خواهند از مخزن ذخیره آب استفاده کنند باید همین روش را به کار گیرند و از نظر روش لوله کشی ، فرقی میان اتومات دیجیتال و مکانیکی نیست.ولی نکته مهم اینجاست که اگر برای اتومات دیجیتال جور دیگری لوله کشی کنید اصلا کار نمی کند (اتومات نمی کند) ولی اتومات مکانیکی و مخزن باد در صورت عدم اتصال مستقیم به آب شهری هم به درستی کار می کند ولی فشار بیشتری به پمپ می آید ( اتومات مکانیکی و مخزن باد اصلا برای همین کار ساخته شده اند تا بتوانند آب با فشار صفر مثل تانکرها و استخرها را پمپاژ کنند )در ادامه دو شکل برای انواع لوله کشی آمده است که هر دو یکسان هستند .







 

 

 

 

راهنمای انتخاب پمپ آب خانگی

 

 

 

عوامل متعددی در انتخاب پمپ آب خانگی موثر می باشند که در زیر به آنها اشاره می کنیم (بهتر است برای انتخاب دقیق نوع پمپ با کارشناسان فروش شرکت آبیاران تماس حاصل نمایید.):
متراژ واحد
تعداد طبقات آپارتمان
میزان مصرف آب
تعداد شیر آب
انتخاب صحیح موتور پمپ آب خانگی یا الکتروپمپ خانگی جهت تقویت فشار آب کاملا مشکل مصرف کننده را برطرف می نماید.

 

 

 

پمپ خانگی بی صدا یا پمپ خانگی کم صدا

 

 

 

واژه ای غلط یا حربه ای برای عوام فریبی، تمامی پمپ های حال حاضر بازار دارای صدا هستند و این اصطلاح مرسوم در بازار کاملا اشتباه می باشد، اصطلاح پمپ آب خانگی بی صدا فقط برای عوام فریبی و سوء استفاده می باشد. درنتیجه کلیه پمپ های موجود در بازار ایران دارای صدا بوده ولی بسته به نوع و مدل و برند آن پمپ، میزان صدا متفاوت می باشد.

 

 

 

کاربرد پمپ آب خانگی

 

 

 

افزایس فشار آب ساختمان و آپارتمان
تقویت فشار آب خانگی
تنظیم پمپ خانگی
الکتروپمپ های آب خانگی دو دسته می باشند:
 
الکتروپمپ های افزایش فشار آبالکتروموتور پمپ 3000 دور 
الکتروپمپ های آب در گردش ( سیرکولاتور یا پمپ های برگشت آب گرم ): الکتروموتور پمپ 1500 دور، برای به گرداندن آب گرم در یک مدار بسته مثل شوفاژخانه ها
هرچه دور الکتروموتور بیشتر، میزان فشار و صدای تولیدی بیشتر می باشد.
جهت اتوماتیک کردن پمپ افزایش فشار از سه روش استفاده می شوذ:
1. 
استفاده از تابلو فرمان برای پمپ سه فاز (احیانا اینورتر)
2. 
استفاده از ست کنترل یا کلید دیجیتال
3. استفاده از منبع تحت فشار
پمپ خانگی با مخازن انبساط
در پمپ خانگی با مخزن انبساط، تعداد دفعات سرویس کردن و کنترل آن بیشتر از دیگر مدل ها می باشد. در این نوع پمپ اندازه منبع انبساط بستگی مستقیم به اندازه آب مصرفی دارد. از اجزا این پمپ می توان به پنج راهی و کلید اتوماتیک، درجه و منبع انبساط اشاره نمود.
پمپ خانگی با کلید اتوماتیک
پمپ خانگی با کلید اتوماتیک نسبت به پمپ خانگی با منبع انبساط نسبتا هزینه کمتری دارد ولی برای استفاده از این نوع پمپ باید میزان باز و بسته شدن شیر را مد نظر قرار داد چون در هر دور باز و بسته شدن شیر کلید اتوماتیک استارت زده و پمپ شروع به کار می کند لذا در مورادی که میزان مصرف بیشتر است باید از این نوع پمپ صرفنظر نمود.
 
بوستر پمپ خانگی
بوستر پمپ خانگی به دلیل هزینه نگهداری کم و با صرفه بودن، دارای جایگاه مهمی در صنعت بوده و در نتیجه در اکثر مجتمع های مسکونی و مراکز بزرگ تفریحی، اداری و مسکونی مورد استفاده قرار می گیرد
از اجزاء تشکیل دهنده بوستر پمپ خانگی می توان به الکترو پمپ، فشار سنج، تابلو کنترل، اینورتور و غیره اشاره نمود.
نکات پس از خرید پمپ آب خانگی 
جهت افزایش طول عمر پمپ آب خود تلاش نمایید منبع دیافراگمی با حجم بالاتر تهیه نمایید.
وزن لوله ها را مهار نمایید و توجه نمایید که پمپ زمینی به عنوان تکیه گاه وزن لوله های سیستم لوله کشی در معرض فشار نباشد.
مبحث 16 مقررات ملی ساختمان: اتصال پمپ به انشعاب اصلی آب شهری غیر مجاز است، بنابراین برای نصب پمپ باید از لوله اصلی آب شهری جدا شده و در محلی غیر از آن و توسط شیر یکطرفه به سیستم آب شهری اتصال یابد.

 

 

 

لیست قیمت پمپ آب خانگی Pentax

 

 

 

 

 

 

 

 پمپ آب یا پمپ آب خانگی، پمپی است که در مصارف خانگی جهت تقویت فشار آب خانگی استفاده می شود. برای افزایش فشار آب خانگیاز پمپ های مختلفی می توان استفاده کرد که در ذیل نمونه های آن ذکر شده است.

 

 

 

پمپ آب خانگی یا همان پمپ تقویت فشارآب ساختمان در انواع نیم اسب بخار،یک اسب بخار،یک ونیم اسب بخار و دواسب بخارموجود می باشد.پمپ آب خانگی نیم اسب بخارجهت مصرف در ساختمان های یک طبقه با حداکثر متراژ150متر نصب می گردد.

 

 

 

پمپ آب خانگی یک اسب بخاربشقابی جهت مصرف در ساختمان های سه طبقه وشش واحد با حداکثر متراژهر واحد75متر نصب می گردد. پمپ آب خانگی یک اسب بخارجتی جهت مصرف در ساختمان های چهار طبقه هشت واحد با حداکثر متراژ 68متر نصب می گردد.

 

 

 

 

 

 

 

پمپ آب خانگی یک اسب بخار دو پروانه جهت مصرف در ساختمان های چهار طبقه هشت واحد با حداکثر متراژ75متر نصب می گردد. پمپ آب خانگی یک ونیم اسب بخاردو پروانه جهت مصرف در ساختمان های پنج طبقه 10واحد با حداکثر متراژ100متر نصب می گردد.

 

 

 

پمپ آب خانگی دو اسب بخارجهت مصرف در ساختمان های پنج طبقه 14 واحد با حداکثر متراژ100متر نصب می گردد. پمپ آب خانگی با توان های بیش از دو اسب بخار از طریق مشاوره تلفنی ویا مذاکره حضوری کارشناسان جهت مصرف در مجتمع های مسکونی با تعداد واحد بالا وطبقات مختلف انتخاب و عرضه می گردد.

 

 

 

پیشنهاد می شود جهت انتخاب صحیح پمپ افزایش فشار آب خانگی مورد نیاز شما با کارشناسان ما مشاوره نمایید تا کلیه نیازهای شما را پوشش دهد.

 

 

 

امروزه با افزایش انفجارگونه جمعیت شهرها  و رونق گرفتن ساخت مجتمع های و برج های مسکونی تامین آب مورد نیاز تمامی واحدها بخصوص واحد های مستقر در طبقات بالاتر امری اجتناب ناپذیر گردیده است لذا برای تامین فشار و دبی آب مصرفی از انواع پمپ سانتریفیوژ تک پروانه، پمپ سانتریفیوژ دو پروانه و پمپ سانتریفیوژ چند پروانه وهمچنین انواع بوسترپمپ های دو و چند پمپه استفاده می گردد.

 

 

 

 انتخاب پمپ آپارتمانی وابسته به متغیرهای بسیاری می باشد از آن جمله می توان به :

 

 

 

  • تعداد طبقات ساختمان
  • تعداد واحد ساختمان
  • متراژ هر یک از واحدها
  • محل قرار گیری پمپ در ساختمان (بعد از کنتور آب و در ورودی آب ساختمان و یا بر روی پشت بام)
  • طول مسیر لوله کشی ها در داخل ساختمان
  • سایز لوله ها در داخل ساختمان

 

 

 

 

 

 

 

پمپ آب خانگی یا همان پمپ تقویت فشارآب ساختمان در انواع نیم اسب بخار،یک اسب بخار،یک ونیم اسب بخار و دو اسب بخار موجود می باشد.

 

 

 

پمپ آب خانگی نیم اسب بخار جهت مصرف در ساختمان های یک طبقه با حداکثر متراژ150متر نصب می گردد.

 

 

 

پمپ آب خانگی یک اسب بخار بشقابی جهت مصرف در ساختمان های سه طبقه و شش واحد با حداکثر متراژ هر واحد 75 متر نصب می گردد.

 

 

 

پمپ آب خانگی یک اسب بخار جتی جهت مصرف در ساختمان های چهار طبقه هشت واحد با حداکثر متراژ68متر نصب می گردد.

 

 

 

پمپ آب خانگی یک اسب بخار دو پروانه جهت مصرف در ساختمان های چهار طبقه هشت واحد با حداکثر متراژ 75 متر نصب می گردد.

 

 

 

پمپ آب خانگی یک ونیم اسب بخار دو پروانه جهت مصرف در ساختمان های پنج طبقه  10واحد با حداکثر متراژ  100متر نصب می گردد.

 

 

 

پمپ آب خانگی دو اسب بخار جهت مصرف در ساختمان های پنج طبقه 14 واحد با حداکثر متراژ100 متر نصب می گردد و برای 20 واحد با میانگین 100متر متراژ از پمپ های4 اسب دو پروانه سه فاز استفاده می گردد.

 

 

 

جهت مجتمع های مسکونی با تعداد واحد بیش از 20 واحد از انواع بوستر پمپ ها استفاده می گردد این بوستر پمپ ها بسته به میزان مصرف آب درانواع بوسترپمپ های دو و چند پمپه قرار می گیرد . در بوستر پمپ ها جهت کاهش مصرف برق و افزایش طول عمر قطعات پمپ از سیستم های دور متغیرالکترونیکی (اینورتر) استفاده می گردد . عملکرد این سیستم ها به این نحواست که با سنسورهایی که در مدار خروجی پمپ قرار گرفته میزان فشار و دبی پمپ سنجیده شده و با کنترل سرعت دوران الکتروموتور نصب شده بر روی پمپ منجربه کاهش مصرف انرژی می گردد.

 

 

 

برای کارکرد پمپ ها به صورت اتوماتیک و کاهش دفعات روشن وخاموش شدن پمپ ها ودر نتیجه عملکرد کم صدا تر پمپ نیاز به نصب مخزن تحت فشار به همراه درجه و کلید اتوماتیک است چرا که آب تحت فشار ذخیره شده در منبع مذکور باعث ایجاد یک فشار ثابت در پشت لوله گردیده و در نتیجه کاهش چشمگیر دفعات روشن وخاموش شدن پمپ و همچنین ایجاد جریان متناوب و یکنواخت آب در لوله ها را در پی دارد.

 

 

 

هنگام راه اندازی و نصب پمپ آب منزل  بهتر است مکان نصب پمپ را پائین تر و یا همسطح ورودی آب  قرار داده تا فشار مکش ایجاد شده مثبت باشد، اگر این کار در بعضی از شبکه های آبرسانی امکان پذیر نبود، تا آنجائیکه وضع ایستگاه های پمپاژ اجازه می دهد باید سعی نمود پمپ نزدیک سطح مایع منبع مکش قرار گیرد تا بخشی از توان پمپ صرف مکش آب نگردد و مشکلات کمتری در کار پمپ ایجاد شود، مسیر لوله کشی باید حتی المقدور مستقیم و از ایجاد خم ها و زانوها کمتری استفاده گردد ، بین زانوئی و محل اتصال مکش باید لوله مستقیمی به طول حداقل 5 برابر قطر مکش فاصله ایجاد نمود. چون در غیراین صورت فشار مکش نامتعادلی ایجاد شده و یک طرف چشمه پروانه و محفظه مکش پر تر از طرف دیگر شده و تلفات هیدرولیکی پمپ زیاد و راندمان پمپ کم می گردد.باید قطر لوله مکش یک نمره بیشتر از قطر مجرای رانش بوده و اگر امکان پذیر نیست حداقل یکسان باشد،در مجتمع های مسکونی بزرگ که از بوستر پمپ استفاده می گردد توجه به موارد ذیل در طول عمر بوستر پمپ شما موثر خواهد بود. در مسیر رانش پمپ، یک شیر دروازه ای و یک سوپاپ کنترل قرار می دهند، کار این سوپاپ حفظ پمپ در مقابل فشارهای اضافی وارد بر پمپ است. سوپاپ انتهای لوله مکش باید حداقل 5/1 متر از سطح مایع مکش پائین تر بوده و پمپ نیز باید به سطح منبع مکش نزدیک باشد. پمپ و موتور را باید روی فونداسیون محکمی نگهداشت تا منجر به لرزش وصدای اضافه پمپ نگردد در غیر اینصورت بوش های اتصال محور پمپ و موتور و همچنین یاتاقان های آن خراب و سبب شکستگی محور می گردد.            

 

 

 

                                                                                                              

 

 

 

فروش پمپ آب خانگی نیم اسب و بالاتر

 

 

 

روش انتخاب پمپ آب خانگی

 

 

 

آسان ترین راه برای انتخاب یک پمپ آب خانگی با مراجعه به جداول و منحنی های مشخصه در کاتالوگ پمپ ها با توجه به داشتن ارتفاع و میزان آبدهی مورد نیاز می باشد. این منحنی ها کلیه ی مشخصات پمپ آب  اعم از ارتفاع (هد)، توان و راندمان را در سرعت دوران مورد نظر به ازاء آبدهی های (دبی) مختلف نمایش می دهند تا استفاده ی عملی از آن راحت تر گردد.

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات نمودار : 1

 

 

معماری بومی و اقلیمی


این فایل در مورد معماری بومی و اقلیمی، Vernacular Architecture می باشد و دارای 31 اسلاید است
دسته بندی فنی و مهندسی
بازدید ها 12
فرمت فایل pptx
حجم فایل 5261 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
معماری بومی و اقلیمی

فروشنده فایل

کد کاربری 497
کاربر



اقلیم و معماری بومی ایران

 

منطقهٔ گرم و خشک (فلات مرکزی)

 

نواحی فلات مرکزی ایران دارای آب و هوای گرم و خشک می باشد. میزان بارندگی کم و اختلاف دمای شب و روز زیاد است. تأملی اندک در معماری خانه های سنتی این ناحیه نشان می دهد، که آنها در کلیت طرح با هم اشتراک دارند.

 

  • نکات و ویژگی ها:

 

در این اقلیم، پلان خانه متراکم و درونگرا است و رو به حیاط مرکزی دارد. دیوارهای بلند بیرونی خانه ها، کم تزیین و ساده بوده است، تنها ورودی خانه، با تو رفتگی و تزیین، خود را نسبت به بقیه دیوارهای خارجی مشخص می کرده است. در این خانه ها، بعد از ورودی، فضای هشتی قرار می گرفته است. هشتی در خانه های سنتی، دید نا محرم به فضای درونی را می بسته است؛ به گونه ای که حتی با باز بودن درب خانه، دید به باغ درونی و حیاط خانه غیر ممکن بوده است. این نوع معماری در خانه های سنتی، اصل مهم محرمیت را نشان می دهد که بیانگر درونگرای و عدم اشراف بوده است. در این خانه ها، دالان متصل به هشتی، شخص را به حیاط می رسانده است. در برخی خانه ها علاوه بر حیاط اندرونی که محل زندگی اهالی خانه بوده، حیاطی نیز به عنوان حیاط بیرونی وجود داشته و فضای اطراف آن مخصوص پذیرای از مهمانان مرد خانه بوده است. در خانه های سنتی، حیاط بیرونی و حیاط اندرونی، دیدی به هم نداشته است. نظم هندسی خاصی بر ساختار خانه های سنتی حاکم بوده است. بطوری که در همه ی بخش های خانه، از کل تا جزء دیده می شد. اصل محرمیت از زمان قبل از اسلام (هخامنشی) در معماری ایرانی مورد توجه بوده و اجرا می شده است. دیگر خصوصیات طرح کلی خانه ها، جهت همسازی معماری آنها با اقلیم خشن منطقه است: - ایجاد حیاط ها عمیق و پر سایه در میان بنا - قرار دادن حوض و باغچه در حیاط - در آمیختن و اتصال فضاهای زندگی با فضاهای باز - اهمیت بخشیدن به ایوان ها، رواق ها و فضاهای نیمه باز در خانه که اغلب به مهم ترین فضای خانه بدل می شده است. - ساختن بادگیرهای بلند، سایه بان و قرار دادن درها و پنجره ها در عمق دیوارها - استفاده از زیرزمین و خنکای آن - استفاده از فرم های قوسی و گنبدی در سقف بناها - ضخیم گرفتن جرزها و سقف خانه ها - استفاده از مصالح خشت و گل - تقسیم فضاهای س تی به دو بخش تابستان نشین (پشت به قبله) و زمستان نشین (رو به قبله) - تفکیک فضاهای خدماتی از فضاهای زندگی تفکیک فضاهای خدماتی از فضاهای زندگی که در خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک انجام می گرفته، باعث می شده که همه ی فضاهای خدماتی مانند مطبخ ها، فضاهای بهداشتی، انبارها و اصطبل ها در شرق و غرب خانه از چشم دور شده و آرامش و آسایش فضاهای زندگی بر هم نخورد.[۴]

 

منطقهٔ سرد و کوهستانی (نواحی غرب و شمال غربی)[ویرایش]

 

دو سلسله جبال البرز و زاگرس، نواحی مرکزی ایران را از سواحل دریای خزر در شمال و جلگه ی بین النهرین در غرب جدا می کند. این منطقه آب و هوای سرد همراه با بارش برف فراوان داشته و از اختلاف دمای زیادی بین شب و روز برخوردار است.

 

  • نکات و ویژگی ها:

 

در این اقلیم – همانند اقلیم گرم و خشک در مناطق مرکزی ایران – خانه ها به صورت حیاط مرکزی اجرا می شده و دارای پلان های متراکم و فشرده بوده است. در اقلیم سرد، اتاق های واقع در سمت شمال حیاط، از سایر قسمت ها بزرگتر و وسیع تر بوده است. تالار ها و اتاق نشیمن اصلی، در سمت شمال حیاط قرار داشت. در اقلیم سرد، اتاق های جنوبی، شرقی و غربی، جهت انبار و فضاهای خدماتی مورد استفاده قرار می گرفته است. در اقلیم سرد، سقف ها مسطح، تیرپوش و کم شیب بوده و بازشو ها (درب و پنجره) به حداقل می رسیده است. سنگ، ماده ی عمده ی ساختمانی مورد استفاده در اقلیم سرد بوده و این، به دلیل فراوانی و در دسترس بودن سنگ در این اقلیم بوده است. قرارگیری تالار و اتاق اصلی نشیمن در سمت شمال حیاط، جهت استفاده از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل زمستان بوده است. در اقلیم سرد، به دلیل کوتاهی فصل تابستان و معتدل بودن دمای هوا در این فصل، از سمت جنوب ساختمان کمتر استفاده می شده است. ویژگی های خانه های سنتی در اقلیم گرم و خشک، تشابه بسیاری به هم دارد. در نواحی کوهستانی، اهالی گاهی اوقات خانه ی خود را در درون سنگ ها می تراشیدند؛ که بهترین نمونه ی آن روستای کندوان در نزدیکی تبریز در دامنه ی کوه سهند می باشد. به صخره های مخروطی شکل در روستای کندوان، «کران» می گویند. ارتفاع کران ها بین ده تا پانزده متر است. کران ها در امتداد رودخانه و در بین مسیر رودخانه و تپه های مجاور آن واقع است و از لحاظ اقلیمی و جهت آفتاب در موقعیت بسیار خوبی قرار گرفته است. [۵]

 

منطقهٔ گرم و مرطوب (سواحل جنوبی)[ویرایش]

 

این منطقه شامل سواحل جنوبی ایران در کنار دریای عمان و خلیج فارس می باشد. در این منطقه دما و رطوبت هوا بالا و نوسان در طول روز و شب کم است. تفاوت دمای هوای روی خشکی و روی دریا در این منطقه باعث به وجود آمدن نسیم هایی می شود.

 

  • نکات و ویژگی ها:

 

در این اقلیم، در طراحی خانه های سنتی سعی شده خانه ها در سایه قرار گیرد. ایوان های عریض و مرتفع، هم از نفوذ باران به داخل جلوگیری می کرده و هم سایه ای کامل بر روی دیوار اتاق ایجاد می نموده است. در نقاط نزدیک به دریا، بادگیرها نسیم خنک رو به دریا را به داخل خانه می رسانده است. در نزدیکی دریا، به دلیل رطوبت زمین، خانه بر روی کرسی (پیلوت) قرار می گرفته است. در اقلیم معتدل و مرطوب نیز همانند اقلیم گرم و مرطوب، خانه بر روی کرسی (پیلوت) بنا می شده است. رنگ مصالح نما روشن و از جنس مصالح سبک بوده است. در این اقلیم ارتفاع اتاق ها بلند بوده است.[۶]

 

منطقهٔ معتدل و مرطوب (کرانه ی جنوبی دریای خزر)[ویرایش]

 

این منطقه که حاشیه ی جنوبی دریای خزر می باشد، از سرسبزترین و پرباران ترین مناطق اقلیمی ایران است و از رطوبت نسبتاً زیادی در تام فصول سال برخوردار است. اختلاف درجه حرارت در بین شب و روز کم بوده و پوشش وسیع گیاهی سراسر منطقه را فرا گرفته است.

 

  • نکات و ویژگی ها:

 

به دلیل رطوبت بالا، در خانه های سنتی این اقلیم از کوران دو طرفه ی هوا حداکثر استفاده را می کردند. بام ها به صورت شیبدار ساخته می شد و ایوان ها در اطراف ساختمان به عنوان فضایی مهم در خانه مطرح می شده است. در این اقلیم – بر خلاف اقلیم گرم و خشک و اقلیم سرد – ساختمان ها به صورت برونگرا طراحی می شده و دید خانه به حیاط اطراف خود بوده است. خانه بر روی کرسی (پیلوت) قرار می گرفته است. شکل ساختمان ها و خانه، کشیده و به دلیل وزش باد مناسب از دریا، در جهت شرقی – غربی بوده تا از حداکثر کوران هوا استفاده کند. پنجره ها بلند و کشیده بوده است. مصالح غالب مورد استفاده در ساخت و سازها سبک و اغلب چوب بوده است.[۷]

 

نکات کلیدی در طراحی فضای مناسب زیست

 

در طراحی فضای مناسب زیست توجه به توصیه‌های داده شده راهنمای مناسبی برای رسیدن به نتایج مطلوب است:

 

  • اقلیم، موقعیت جغرافیایی و نحوهٔ بهره‌برداری از ان‌ها
  • هدف‌های فیزیولوژیکی
  • شکل پلان‌ها با عملکردهای مناسب
  • مصالح، اتصال‌ها، عایق بندی
  • جریان هوا و نوع باز شوها
  • تهویه
  • فضاهای خارجی
  • هماهنگی شبکه‌های کوچک یا مجتمع‌های زیستی و فضاهای عمومی در بافت‌های بزرگ در شهرهای ساخته شده یا در حال توسعه فقط می‌توان اصلاحاتی انجام داد تا با سازه‌های جدید هماهنگی بوجود آید اما شهرهایی با سابقه تاریخی بر حسب درصد فضای تاریخی به برنامه ریزی جداگانه‌ای نیازمندند در حالی که شهرهای جدید تسهیلاتی برای طراحان بوجود می اورند.[۸]

 

روش‌های معماری سنتی در کشورهای جهان

 

  1. توجه به شیوه ساختمان سازی سنتی برای صرفه جویی در انرژی که امکان استفادهٔ بهینه را بیشتر می‌سازد. در شهرهای ایران هنوز ساختمان‌های بلند و مجتمع‌های مرتفع اغلب مسیله ساز هستند زیرا با قطع برق و نرسیدن سوخت تمام سیستم داخلی ساختمان به هم می‌رسد. در کشورهایی نظیر یمن و مراکش ساختمان‌های سنتی بلند وجود دارد که از مصالح سنتی و محلی ساخته شده‌اند و مشکلات رفاهی ان کمتر از ساختمان‌های مدرن است.
  2. بهره‌گیری از بوته‌ها و درخت‌های همیشه سبز کم ارتفاع که می‌توان از ان به عنوان باد شکن دایمی و معتدل کنندهٔ هوا

 

استفاده کرد بنابراین در بافت شهری که معمولاً با اپارتمان‌های ۴ طبقه ته ریزی می‌شوند به راحتی می‌توان از نفوذ مستقیم باد به سطح خارجی ساختمان جلوگیری کرد. نحوهٔ به کار گیری درختان در جلوی ساختمان‌ها با نظر متخصصین و با سیستم پله‌ای که به تدریج جهت باد را به سمت بالا منحرف می‌کند انجام می‌شود.

 

  1. استفاده از انرژی خورشیدی روشی برای جذب انرژی می‌باشد که به ۲ سیستم انرژی فعال و غیر فعال تقسیم می‌شود.
    1. سیستم غیر فعال که در آن خود ساختمان به عنوان ترکیبی از جذب کننده، ذخیره کننده و توزیع کننده عمل می‌کند در این سیستم برای پذیرش یا دفع اشعهٔ خورشید و اطمینان از نگه داشتن ان در داخل ساختمان جز بوسیلهٔ پرده کرکره‌ها کنترل چندانی نمی‌شود اعمال کرد.
    2. سیستم فعال که جاذب است و منبع ذخیرهٔ سیستم توزیعی در این سیستم با به کار بردن ترموستات‌ها منابع ذخیره عایق بندی شده و ... امکان کنترل انرژی در سطح بالا وجود دارد.
  2. عامل مژثر دیگری در نگه داری انرژی حرارتی و نوری رنگ است. رنگ آمیزی سطوح داخلی و خارجی ساختمان با در نظر گرفتن ضرلیب جذب و دفع حرارتی رنگ‌ها و شناخت رنگ‌های خنثی یکی از عوامل صرفه جویی در مصرف انرژی می‌باشد.
  3. برای خنک کردن فضای مسکونی در تابستان باید به کم کردن حرارت اکتسابی توجه داشت. عایق کاری مناسب حرارتی می‌تواند از اتلاف حرارت در زمستان و دریافت حرارت در تابستان بکاهد و به تامین آسایش انسان کمک کرد زیرا عامل اصیل عدم آسایش در تابستان زاویه خورشید و شدت تشعشع آن است.
  4. روش دیگری که بدون انرژی نی توان محیط داخلی ساختمان را خنک کرد استفاده از پاسیو و ایجاد جریان هوای خنک در شب است. به علت تغییرات زیاد دمای شبانه روز در تابستان خارج کردن گرمای اضافی از جرم حرارتی داخل خانه با وزش هوای خنک میسر می‌شود یک منبع خوب برودتی برای خنثی کردن بار حرارت اضافی روز بوجود می اید که با وزش طبیعی هوا حاصل می‌شود که با استفاده از بادبزن سقفی گردش هوا را در شب می‌توان بهبود بخشید. یک بادبزن برقی می‌تواند کاهش دمای قابل ملاحظه‌ای ایجاد کند.[۹]

 

ضوابط صرفه جویی انرژی در فضای مسکونی

 

  1. نورگیری فضای زندگی در جهت بین ۳۰ درجهٔ شرقی و ۱۵ درجهٔ غربی نسبت به جنوب
  2. وجود حداکثر نور گیرها به سمت جنوب با جرم دمای داخلی در مقابل نور خورشید در زمستان
  3. وجود حداقل نورگیری در دیوار غربی
  4. وجود نورگیر کمتری در دیوارهای شرقی
  5. داشتن درخت‌های همیشه سبز مانند سرو و کاج در سمت جنوبی و درختکاری متراکم در غرب
  6. استفاده از رنگ آمیزی مناسب در خارج و داخل ساختمانها
  7. به کار گیری مصالح ساختمانی طبق استانداردهای منطقه‌ای
  8. ایجاد سایه بان در سمت تشعشع مستقیم خورشیدی
  9. رعایت کامل عایق بندی در ساختمان طبق استانداردهای تعیین شده فنی

 

واژه شناسی معماری بدون معمار در گستره فرهنگها
معماری بومی اکنون حوزه ای است که اغلب بر بوم و بر، طایفه و فرهنگ مردمی و عامیانه، معماری روستایی و سنتی و دلالت دارد. تلاشهای فراوانی برای تعریف کلی و همه جانبه معماری بومی انجام گرفته است. تعجب آور نیست اگر بگویم تمامی این تلاشها بی نتیجه و بدون موفقیت بوده است و تنها به لحاظ بررسی هایی که بر مجموعه های وسیعی از بناها، فرمها، سنتها و ریشه ها و سبکها، معانی و محتوا انجام یافته دارای اهمیت می باشد.قبل از آنکه وارد بحث در چگونگی شناخت مسائل و جنبه های متفاوت معماری بومی شویم به واژه شناسی آن می پردازیم:
معماری در اکثر اوقات به عنوان علم ساختمان معنا می شود که از کلمه لاتین Architectura گرفته شد. برگردان یونانی کلمه Arkhitekton که از دوکلمه Archos به معنای مدیر ، Tekton به معنای سازنده مشتق شده است، بنابراین تأکید بیشتر را بر روی مدیر سازنده محصول و ثمره طراحی و سازندگی می گذاریم. و در تاریخ ثبت شده و دایرهالمعارف ها کلمه معماری به ساختارهایی یادواره ای و بناهای مشهود و عینی اختصاص داده شده که نمودار قدرت و ثروت هستندنظیرقصرها، معابد، کلیساها، مراکز و مقرهای دولتی، فرودگاهها و سالن ها اپرا.

بتن و اجزای آن


این فایل در مورد بتن و اجزای آن در 80 اسلاید و بسیار جامع می باشد
دسته بندی عمران
بازدید ها 1
فرمت فایل pptx
حجم فایل 581 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 80
بتن و اجزای آن

فروشنده فایل

کد کاربری 497
کاربر

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 تعریف شاتکریت از نظر مؤسسه بین المللی ACI
 
 
 
 
 
 
شاتکریت عبارتست از ملات یا بتنی که با فشار و سرعت بالا به سطح مورد نظر پاشیده می‌شود.
 
 
 
 
 
از آنجا که شاتکریت به صورت ورقه‌هایی از سنگ زیرین جدا می‌شد، لذا بعنوان یک سیستم نگهداری اصلی چندانمورد توجه واقع نشد.
 
 
 
 
 
از جمله امتیازات شاتکریت آن است که سطوح ناهموارحفریات زیر زمینی را می‌پوشانند و به شکل یک سطح نسبتاً صاف در می‌آورد .
 
 
 
 
 
البته شاتکریت همراه با پیچ سنگ، بعنوان سیستم نگهداری بسیاری ازتونل‌ها به کار رفته است.
 
 
 
 
 
در سالهای اخیر، کاربرد شاتکریت در معادنزیر زمینی، نگهداری حفریات دائمی از قبیل جاده‌های مورب، راهروهای اصلیحمل و نقل، ایستگاههای چاه و حجره‌های زیر زمینی سنگ شکن است.
 
 
 
 
 
بازسازیپیچ سنگها و توریهای متداول در سیستم نگهداری ممکن است مشکل ساز و گرانباشد. تعداد حفریات زیر زمینی که بلافاصله بعد از حفاری شاتکریت می‌شوند
 
 
 
 
 
 رو به فزونی است. مسلح ساختن شاتکریت با الیاف فولادی یکی از مهمترین عواملدر گسترش کاربرد شاتکریت است زیرا کار طاقت فرسای نصب توری را کاهش می‌دهد.
 
 
 
 
 
آزمایشاتو تجربیات اخیر نشان داده است که شاتکریت در شرایط ترکش سنگ ملایم بسیارمؤثر است.
 
 
 
 
 
اگرچه نتایج این مطالعات برای نتیجه گیری قطعی در این زمینههنوز زود است ولی علائم موجود بیانگر آن است که در آینده در مورد  کاربرد شاتکریت توجه جدیتری خواهد شد.
 
 
 
 
 
بطور کلی شاتکریت نوعی بتن مرکب از سیمان، ماسه و خرده سنگ است که به کمک هوای فشرده اجرا می‌شودودراثرسرعت زیاد به صورت دینامیکی فشرده می‌شود .
 
 
 
 
 
(کتاب تونل سازی نوشته حسن مدنی)
 
 
 
 
 
  شاتکریت امروزه در دنیا به دو صورت مورد استفاده قرار می‌گیرد:
 
 
 
 
 
شاتکریت مخلوط خشک  Dry Mix Shot Crete
شاتکریت مخلوط تر      Wet Mix Shot Crete
 
 
 
 
شاتکریت را می‌توان به عنوان بتن یا ملاتی که از طریق شیلنگهای لاستیکی (وبعضا دیده شده لوله‌های فلزی) حمل شده و با استفاده از هوای پرفشار و با سرعت زیاد به سطح مورد نظر پاشیده می‌شود، تعریف کرد.
 
 
 
 
 
 اولین کاربرد شاتکریت به سال 1909 میلادی برمی‌گردد که در آن زمان تحت عنوان گونیت نامیده می‌شد و به کمک دستگاهی موسوم به تفنگ سیمان به کار می‌رفت.
 
 
 
 
 
در سال 1914 برای اولین بار شاتکریت در یک معدن آزمایشی در ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.
 
 
 
 
 
پس از آن این سیستم برای پوشش سطوح سنگها و حفاظت آنها در برابر هوازدگی و گاه نیز بعنوان سیستم نگهداری موقتی به کار می‌رفت.
 
 
 
 
 
در این سال کارل اکلی دستگاهی برای پاشیدن مخلوط ماسه و سیمان ساخت و آنرا گانایت نامید.
 
 
 
 
 
و بعدها نامهایی چون گان گریت، پنو کریت، بلاست کریت و جت کریت بکار برده شده است.
 
 
 
 
 
اما در سال 1930 واژه شاتکریت از طرف انجمن مهندسین راه و ساختمان آمریکا بکار برده شد و تاکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تعریف شاتکریت از نظر مؤسسه بین المللی ACI
 
 
 
 
 
شاتکریت عبارتست از ملات یا بتنی که با فشار و سرعت بالا به سطح مورد نظر پاشیده می‌شود.
 
 
 
 
 
از آنجا که شاتکریت به صورت ورقه‌هایی از سنگ زیرین جدا می‌شد، لذا بعنوان یک سیستم نگهداری اصلی چندان مورد توجه واقع نشد.
 
 
 
 
 
از جمله امتیازات شاتکریت آن است که سطوح ناهموار حفریات زیر زمینی را می‌پوشانند و به شکل یک سطح نسبتاً صاف در می‌آورد .
 
 
 
 
 
البته شاتکریت همراه با پیچ سنگ، بعنوان سیستم نگهداری بسیاری از تونل‌ها به کار رفته است.
 
 
 
 
 
در سالهای اخیر، کاربرد شاتکریت در معادن زیر زمینی، نگهداری حفریات دائمی‌از قبیل جاده‌های مورب، راهروهای اصلیحمل و نقل، ایستگاههای چاه و حجره‌های زیر زمینی سنگ شکن است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
بازسازی پیچ سنگها و توریهای متداول در سیستم نگهداری ممکن است مشکل ساز و گران باشد. تعداد حفریات زیر زمینی که بلافاصله بعد از حفاری شاتکریت می‌شوند رو به فزونی است. مسلح ساختن شاتکریت با الیاف فولادی یکی از مهمترین عوامل در گسترش کاربرد شاتکریت است زیرا کار طاقت فرسای نصب توری را کاهش می‌دهد.
 
 
 
 
 
آزمایشات و تجربیات اخیر نشان داده است که شاتکریت در شرایط ترکش سنگ ملایم بسیار مؤثر است.
 
 
 
 
 
اگرچه نتایج این مطالعات برای نتیجه گیری قطعی در این زمینه هنوز زود است ولی علائم موجود بیانگر آن است که در آینده در مورد کاربرد شاتکریت توجه جدیتری خواهد شد.
 
 
 
 
 
بطور کلی شاتکریت نوعی بتن مرکب از سیمان، ماسه و خرده سنگ است که به کمک هوای فشرده اجرا می‌شود و در اثر سرعت زیاد به صورت دینامیکی فشرده می‌شود .
 
 
 
 
 
(برگرفته از کتاب تونل سازی جلد چهارم نوشته حسن مدنی)
 
 
 
 
 
شاتکریت امروزه در دنیا به دو صورت مورد استفاده قرار می‌گیرد:
 
 
 
 
 
شاتکریت مخلوط خشک Dry Mix Shotcrete
شاتکریت مخلوط تر Wet Mix Shotcrete
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
شاتکریت مخلوط خشک (DMS)
 
 
 
 
 
آب مورد نیاز در حین خروج از سرنازل (Nozzle) اضافه می‌شود.
 
 
 
 
 
از این روش برای کارهای تعمیراتی، روکش و تعمیرات به ضخامت کمتر از 10 Cm استفاده می‌شود و از طرفی بدلیل فقدان مصالح سنگی درشت دانه، از این روش برای کارهایی که مقاومت مکانیکی مطرح نباشد، استفاده می‌شود.
 
 
 
 
 
معایب روش DMS
 
 
 
 
 
1) ممکن است به همه دانه‌ها آب نرسد و هیدراته نشده باقی بمانند.
 
 
 
 
 
2) در محل کارگاه گرد و غبار ناشی از پراکنده شدن دانه سیمان زیاد است.
 
 
 
 
 
3) بدلیل نچسبیدن ملات (بدلیل هیدراته نشدن) پرت کار زیاد است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
شاتکریت مخلوط تر (WMS)
 
 
 
 
 
بتن آماده به داخل پمپ شاتکریت ریخته می‌شود و پس از عبور لوله انتقال به سرنازل رسیده و از آنجا به سطح کار پاشیده می‌شود.
 
 
 
 
 
مزایای شاتکریت مخلوط تر (WMS)
 
 
 
 
 
از مخلوط تر در مکانهائی که مقاومت فشاری مورد نظر است، استفاده می‌شود و از طرفی در این روش امکان اجرای دیوار بتنی با ضخامت 50Cm و 20Cm برای سقف در یک مرحله امکان پذیر است.
 
 
 
 
 
مزایای استفاده از شاتکریت تر (WMS)
 
 
 
 
 
مزایای زمانی
مزایای کیفی
مزایای اجرایی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مزایای اجرایی:
 
 
 
 
 
1) در اغلب موارد نیاز به قالب بندی ندارد و در موارد خاص استفاده از یک سپر چوبی برای استقرار بتن کافی است و همین مورد هزینه‌های کلان قالب بندی و تجهیزات نیروی انسانی را کاهش می‌دهد.
 
 
 
 
 
2) امکان اجرای سازه‌های بتنی با اشکال منحنی، مدور و غیر منظم (مثل استخر و آبگیر)
 
 
 
 
 
3) تثبیت کوه‌ها و صخره‌ها با پوشاندن آنها با یک شبکه مش و پاشیدن بتن روی آنها
 
 
 
 
 
4) روکش کردن پایه پلها و لاینینگ تونل‌ها
 
 
 
 
 
5) افزایش ضخامت لوله‌های بتنی در محیطهای خورنده و خطرناک در مقابل آتش
 
 
 
 
 
مزایای کیفی شاتکریت
 
 
 
 
 
مقاومتهای مکانیکی
چسبندگی بین بتن و میلگرد
کاهش نفوذ پزیری (آب بندی)
 
 
 
 
مقاومتهای مکانیکی
 
 
 
 
 
– میزان نسبت آب به سیمان (W/C) در شاتکریت مخلوط خشک بین 5/0 تا 3/0 و در مخلوط شاتکریت تر بین 4/0 تا 55/0 می‌باشد.
 
 
 
 
 
– مقاومت فشاری در محدودهای بین 250-480 (Kg/Cm2) که با افزایش میکرد و سیلیکا به بیش از 550 (Kg/Cm2) هم می‌رسد.
 
 
 
 
 
– استفاده از هوای فشرده سبب قفل شدن مصالح سنگی درهم و در نتیجه افزایش وزن مخصوص در محدودهای
 
 
 
 
 
بین 2290-2230 (Kg/m2) می‌شود.
 
 
 
 
 
همچنین هوای فشرده سبب چسبیده شدن ملات به زیر کار و عدم ورقه ورقه شدن در آینده می‌گردد.
 
 
 
 
 
 چسبندگی بین بتن و میلگرد
 
 
 
 
 
عدم استفاده از قالب سبب می‌شود Nozzleman بتواند فضای کار را دیده و بتن را به شکل مناسبی بین میلگردها جای دهد.
 
 
 
 
 
 لازم به توضیح است که Nozzleman به شخصی اطلاق میشود که اقدام به عمل شات کردن میکند.
 
 
 
 
 
کاهش نفوذ پذیری
 
 
 
 
 
یکی از کاربردهای وسیع (WMS) و شاید راحتترین آن که نیاز به تخصص نازلمن Nozzelman ندارد، احداث استخرها و آبگیر است که به خوبی با فشار بالای هوا، آب بندی انجام می‌شود و نفوذ پذیری بسیار اندک می‌گیرد.
 
 
 
 
 
مزایای زمانی
 
 
 
 
 
حذف سیستم قالب بندی خود باعث از بین رفتن زمان تهیه ساخت قالب، قالب بندی و باز کردن می‌گردد.
 
 
 
 
 
(بخصوص در جاهاییکه قالب فقط یکبار مصرف است، یعنی در جای دیگر کاربرد ندارد. مثال سازه‌های منحنی و لاینینگ تونلها و …)
 
 
 
 
 
سرعت بتن پاشی در (WMS) تقریباً برابر 3 M3 می‌باشد.
 
 
 
 
 
کاربرد WMS در تعمیرات سدها
 
 
 
 
 
شامل:
 
 
 
 
 
– اجرای سر ریزها
 
 
 
 
 
– لاینینگ تونلهای انحراف
 
 
 
 
 
– روکش کردن بدنه سد (بمنظور تقویت سازه‌ای)
 
 
 
 
 
– تثبیت دیوارهای حایل و کوه‌های اطراف
 
 
 
 
 
– توسیه‌های مهم در تعمیرات سد در شاتکریت
 
 
 
 
 
لایه لایه شدن
درز انقباض و انبساط
آب بندی سطوح زیر کار
آماده سازی سطوح زیر کار
لایه ‌لایه شدن
 
 
 
 
یکی از مسائل مهم در تعمیرات با شاتکریت، چسبندگی به لایه زیر کار است. به خوبی آب بندی نشدن زیر کار و سیکل‌های ذوب و انجماد داخل ترکها، باعث لایه لایه شدن می‌گردد.
 
 
 
 
 
درز انقباض و انبساط
 
 
 
 
 
شاتکریت نیز مانند هر بتن دیگر نیازمند درز انقباض و انبساط است که این فاصله‌ها متغیر است و در محدوده بین 5 تا 10 سانتیمتر می‌باشد.
 
 
 
 
 
آب بندی سطوح زیر کار
 
 
 
 
 
درصورتیکه آببندی بخوبی صورت نگیرد، ترکها و شکافها با جذب رطوبت کاملاً از آب اشباع شده و پس از اجرای شاتکریت در اثر سرما رطوبت داخل این ترکها، به یخ تبدیل شده و موجب از بین رفتن لایه شاتکریت می‌گردد.
 
 
 
 
 
در آخر این توضیح رو اضافه کنم که  در اجرای شاتکریت اگر نیاز تعبیه در یا پنجره باشد به شکل زیر عمل میکنیم:
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
3d پنل جهت اقدام به شات کریت کردن در زیرنمای داخلی :
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
شاتکریت را می‌توان به عنوان بتن یا ملاتی که از طریق شیلنگهای لاستیکی حمل شده وبا استفاده از هوای فشرده و با سرعت زیاد به سطح مورد نظر پاشیده می‌شود،تعریف کرد.
 
 
 
 
 
اولین کاربرد شاتکریت به سال 1909 میلادی برمی‌گردد که درآن زمان تحت عنوان گونیت نامیده می‌شد و به کمک دستگاهی موسوم به تفنگ سیمان به کار می‌رفت.
 
 
 
 
 
در سال 1914 برای اولین بار شاتکریت در یک معدنآزمایشی در ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.
 
 
 
 
 
پس از آن اینسیستم برای پوشش سطوح سنگها و حفاظت آنها در برابر هوازدگی و گاه نیز بعنوان سیستم نگهداری موقتی به کار می‌رفت.
 
 
 
 
 
در این سال کارلاکلی دستگاهی برای پاشیدن مخلوط ماسه و سیمان ساخت و آنرا  گانایت نامید.
 
 
 
 
 
و بعدها نامهایی چون گان گریت، پنو کریت، بلاست کریت و جت کریت بکار برده شده است.
 
 
 
 
 
اما در سال 1930 واژه شاتکریت از طرف انجمن مهندسین راه و ساختمان آمریکا بکار برده شد و تاکنون مورداستفاده قرارمی‌گیرد.
 
 
 
 
 
 
 
 تعریف شاتکریت از نظر مؤسسه بین المللیACI
 
 
 
 
 
 
شاتکریت عبارتست از ملات یا بتنی که با فشار و سرعت بالا به سطح مورد نظر پاشیده می‌شود.
 
 
 
 
 
از آنجا که شاتکریت به صورت ورقه‌هایی از سنگ زیرین جدا می‌شد، لذا بعنوان یک سیستم نگهداری اصلی چندانمورد توجه واقع نشد.
 
 
 
 
 
از جمله امتیازات شاتکریت آن است که سطوح ناهموارحفریات زیر زمینی را می‌پوشانند و به شکل یک سطح نسبتاً صاف در می‌آورد .
 
 
 
 
 
البته شاتکریت همراه با پیچ سنگ، بعنوان سیستم نگهداری بسیاری ازتونل‌ها به کار رفته است.
 
 
 
 
 
در سالهای اخیر، کاربرد شاتکریت در معادنزیر زمینی، نگهداری حفریات دائمی از قبیل جاده‌های مورب، راهروهای اصلیحمل و نقل، ایستگاههای چاه و حجره‌های زیر زمینی سنگ شکن است.
 
 
 
 
 
بازسازیپیچ سنگها و توریهای متداول در سیستم نگهداری ممکن است مشکل ساز و گرانباشد. تعداد حفریات زیر زمینی که بلافاصله بعد از حفاری شاتکریت می‌شوند
 
 
 
 
 
 رو به فزونی است. مسلح ساختن شاتکریت با الیاف فولادی یکی از مهمترین عواملدر گسترش کاربرد شاتکریت است زیرا کار طاقت فرسای نصب توری را کاهش می‌دهد.
 
 
 
 
 
آزمایشاتو تجربیات اخیر نشان داده است که شاتکریت در شرایط ترکش سنگ ملایم بسیارمؤثر است.
 
 
 
 
 
اگرچه نتایج این مطالعات برای نتیجه گیری قطعی در این زمینههنوز زود است ولی علائم موجود بیانگر آن است که در آینده در مورد  کاربرد شاتکریت توجه جدیتری خواهد شد.
 
 
 
 
 
بطور کلی شاتکریت نوعی بتن مرکب از سیمان، ماسه و خرده سنگ است که به کمک هوای فشرده اجرا می‌شودودراثرسرعت زیاد به صورت دینامیکی فشرده می‌شود
 
 
 
 
 
 
(کتاب تونل سازی نوشته حسن مدنی)
 
 
 
 
 
بتن پاشیده
 
 
 
 
 
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صخره بتن‌پاشی شده در کنار جاده‌ای در نیوزیلند.
 
 
 
 
 
بتن پاشیده یا بتُن‌پاشی پای‌ٍکار (به انگلیسی: Shotcrete) فرایندی است که در آن بتن یا ملات با فشار و سرعت بالا بر روی یک سطح پاشیده می‌شود تا لایه‌ای متراکم، خود نگهدار و باربر ایجاد گردد. بتن پاشیده شامل دو نوع خشک (Dry Mix Shotcrete) و مرطوب (Wet Mix Shotcrete) است.
 
 
 
 
 
دیواره‌های بتن‌پاشیده در تونلی که ایستگاه اُرستادال در متروی استکهلم در آن واقع شده است.
 
 
 
 
 
شات کریت را می‌توان وسیله‌ای بسیار مؤثر، پایا (Durable) و اقتصادی برای کنترل زمین، کارهایی نظیر مرمت و بازسازی سازه‌های بتنی و ساختمان‌های قدیمی، ساخت پوشش‌های بتنی نگهداری اولیه در تونل‌سازی، پایدارسازی شیب‌های سنگی و خاکی و پایدارسازی بسیاری از سازه‌های زیرزمینی دانست. همچنین شات کریت را می‌توان به عنوان ملات یا بتنی که با سرعت بالا توسط هوای فشرده روی یک سطح پاشیده می‌شود تعریف کرد. شات کریت برای نگهداری زمین در تونل‌سازی و معدنکاری ایده‌آل است چرا که یک نگهداری سریع پس از آتشباری و حفاری و مقاومت زودرس مناسب، که باعث می‌شود به زمین اجازهٔ جابه‌جایی را بدهد، ایجاد می‌کند. از جمله مزیت‌های شات کریت عدم نیاز به قالب بندی یا قالب بندی بسیار کم نسبت به سایر روش‌های نگهداری، مناسب برای سطوح نامنظم و امکان حمل مواد برای محل‌های با دسترسی مشکل می‌باشد. کاربرد شات کریت تقویت شده با الیاف (Fiber Reinforcement Shotcrete) به سال‌های قبل از ۱۹۷۰ میلادی بر می‌گردد که الیاف فولادی (Steel Fiber) به عنوان یک جزء از شات کریت برای ایجاد شکل‌پذیری (Ductility) در آن معرفی شدند. قبل از ۱۹۷۰ میلادی اغلب از توری‌های فولادی (Steel mesh) به این منظور استفاده می‌شد. توری‌های فولادی دارای مشکلات زیادی از جمله نصب مشکل و خطرناک بود. کاربرد شات کریت در ساخت تونل و استفاده آن در دیوارها و شات کریت الیافی در موارد کاربردی.
 
 
 
 
 
پس از سه دهه، پیشرفت‌های قابل توجهی در روش‌های اختلاط، نوع مواد افزودنی، ماشین آلات مورد استفاده و روش‌های پاشیدن روی داده است که باعث افزایش کارایی FRS در قسمت‌های هزینه‌ای و خواص مکانیکی آن شده است و به این دلیل به صورت گسترده در سراسر دنیا استفاده شده است.
 
 
 

هندبوک بتن


این فایل در مورد انواع بتن و مشخصات آنها و در 120 صفحه و بسیار جامع می باشد
دسته بندی فنی و مهندسی
بازدید ها 3
فرمت فایل docx
حجم فایل 2219 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 121
هندبوک بتن

فروشنده فایل

کد کاربری 497
کاربر

 

 

 

بتن در همه جا موجود است و در یکصد سال اخیر، استفاده از آن در ساخت بناهای مسکونی و اداری، پیاده روها، راه ها و جاده ها و نیز انواع مختلف ساختمان های فنی عملکردی از قبیل کارخانه ها، پارکینگ ها، متروها، فرودگاه ها، پل ها، سدها، سیلوها، سازه های دریایی، رآکتورهای اتمی و سازه های مقاوم در برابر انفجارات و زلزله، مقبولیتی همگانی پیدا کرده است. 
چنانچه از عنوان این نوشتار برمی آید، بتن یک ماده متناقض است. بتن با اینکه تداعی کننده مفهوم سختی است، لیکن در ابتدای فرآیند اختلاط مواد تشکیل دهنده اش، نرم و روان است؛ اگرچه بتن، بر اساس تعریفی که از آن سراغ داریم، یک ماده پیوندی و چندرگه است که از اختلاط سیمان، آب، ماسه و مصالح دانه ای معدنی از قبیل شن یا سنگریزه به دست می آید، اما معمولا به عنوان یک ماده یکپارچه و دارای شخصیت مستقل در نظر گرفته می شود. بتن شکل ذاتی و طبیعی بخصوصی ندارد و از این رو باید با استفاده از قالب بندی به شکل معینی درآورده شود؛ یعنی شکل و بافت نهایی بتن را قالبی که بتن به درون آن ریخته می شود، تعیین می کند. 
بتن می تواند هر رنگ، بافت و طرحی را به خود بگیرد، از این رو شاید بتوان آن را به یک آفتاب پرست تشبیه کرد. رنگ بتن اغلب خاکستری ست، اما از طریق انتخاب سیمان و مصالح دانه ای مناسب یا با استفاده از رنگدانه های شیمیایی می توان به آسانی آن را در رنگ های سفید، قهوه ای یا حتی قرمز روشن تولید کرد. بتن بسته به قالب مورد استفاده در تولید آن، می تواند صاف و ساده یا دارای طرح های دقیق و پیچیده باشد؛ بتن می تواند همچون شیشه صاف باشد یا همچون صخره زمخت و ناصاف. بتن ممکن است بدون پرداخت رها شده یا همچون یک تندیس به دقت روی آن کار شود. در واقع، بتن، با توجه به ویژگی های خاص سطح آن، یک فرآورده واحد نیست، بلکه طیف گسترده ای از مصالح را دربرمی گیرد که از نظر بافت، رنگ و بیان معمارانه از قابلیت های بی شماری برخوردار است.
ترکیب مقاومت فشاری سنگ و مقاومت کششی فولاد در بتن مسلح، سازه های بتنی را قادر به تحمل وزن بسیار زیاد و پوشش دهانه های بزرگ می سازد. از آنجایی که عناصر تشکیل دهنده سازه بتن مسلح می توانند بصورت یک شبکه پیوسته و یکپارچه، به هم بافته شوند، استفاده از بتن مسلح در طراحی سازه، آن را از قابلیت انعطاف پذیری بی نظیری برخوردار می کند. معماران و مهندسان از این ویژگی برای خلق عناصر ساختمانی مختلف، از صفحات بتنی یکپارچه گرفته تا قاب های سازه ای سه بعدی و کنسول های عظیم و مهیب، بهره می گیرند.
بررسی تاریخی کاربرد بتن در معماری نشان می دهد که بتن توسط معماران رومی و صدر مسیحیت مورد استفاده قرار می گرفت، اما در قرون وسطی و رنسانس اغلب بی استفاده ماند، تا آنکه در نیمه دوم قرن نوزدهم بار دیگر، عمدتا برای مصارف معمولی، مورد توجه قرار گرفت، بویژه در مواردی که ساخت ارزان، قابلیت ایجاد دهانه های عریض و نسوز بودن، ضرورت به کارگیری آن را ایجاب می کرد. مسلح کردن بتن نیز که برای این کار میلگردهای فولادی را به منظور استحکام بیشتر در میان بتن قرار می دادند، به دهه 1870 باز می گردد. معماران قرن نوزدهم بعضا به قابلیت های بتن مسلح خیلی اطمینان نداشتند و نسبت به آن بدگمان بودند. بتن در آن زمان یک ماده خیلی جدید به شمار می رفت و ویژگی های آن برای معماران بخوبی قابل درک نبود، زیرا فاقد یک فرم ذاتی و پایدار بود. جالب آنکه این دقیقا همان خصوصیتی است که بتن را برای بسیاری از معماران امروز به وسیله ای امیدوارکننده جهت تحقق ایده هایشان تبدیل می کند. 
پدیده بتن در چند سال آخر قرن نوزدهم که معماران سعی کردند سبکی مبتنی بر این مصالح بیابند، آشکارتر شد. در حالی که یکی از طراحان احتمالا چنین استدلال می کرد که ویژگی انعطاف پذیری بتن آن را به ماده ای مناسب برای بیان گرایی هنری در معماری تبدیل می کند، دیگری ممکن بود بر نقش روش قاب و قاب بندی تکیه کند و مدعی ارزش گذاری بر نمونه های پیشین گوتیک یا حتی شیوه های معماری فولاد و شیشه شود. نظریات مشابه مختلفی نیز با توجه به جنبه بیرونی بتن ابراز می شد، بدین معنا که یک معمار، بتن را ماده ای معمولی و پیش پاافتاده و نیازمند پوشانیده شدن با کاشی ها و روکارهای آجری می دانست و دیگری از زیبایی ذاتی آن دم می زد که به همین دلیل باید نمایان می ماند. استفاده گسترده و فراگیر از بتن مسلح در معماری حدودا به نیمه اول قرن بیستم باز می گردد. این ماده جدید به دلیل برخورداری از قابلیت استفاده در بناهای مختلف و نیز فرم پذیری قابل توجهش، در آن زمان در مقیاس وسیع مورد استفاده قرار گرفت و با سرعت شگفت آوری تاثیرات خود را در معماری بر جای گذاشت و بین سالهای 1910 و 1920، تقریبا به علامت مشخصه معماری جدید تبدیل شد. شاید از بسیاری جهات بتوان گفت خردگرایی و بتن مسلح دو عنصری بودند که سرانجام در دوره افتخارآمیز معماری مدرن در دهه 1920 در یکدیگر ادغام شدند؛ معماران خردگرای این دهه که بتن را به لحاظ برآورده کردن نیازهای اساسی چون ارزانی، یکسان سازی، نورپردازی کافی، تهویه گسترده و فضاهای داخلی انعطاف پذیر و نامحدود، ماده ای مناسب یافته بودند، در سطح وسیع آن را مورد استفاده قرار دادند. 
آگوست پره مهندس معمار فرانسوی، نخستین کسی ست که بتن مسلح را به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد معماری شناخت و به کار برد. آپارتمان های مسکونی که او با استفاده از قابلیت های هنری بتن مسلح ساخت، منزلت بتن را در عالم معماری افزایش داد. فرانک لویدرایت نیز یکی از معماران برجسته آمریکایی است که در پروژه هایش از قابلیت های این ماده جدید استفاده فراوانی کرده است. ارزانی بتن و قابلیت ایجاد دهانه های عریض با استفاده از آن، باعث روی آوردن او به این ماده شد. علاوه بر این، او با بتن براحتی می توانست به ایده های فضایی خود جامه عمل بپوشاند. رایت به خاطر تاکید هنری و حرفه ای اش بر ماهیت مصالح، سطح بتن را در اغلب کارهایش عاری از پوشش باقی می گذاشت. پتانسیل تقریبا نامحدود بتن جهت خلق فرم ها و سطوح انتزاعی، برخورداری از قابلیت تطابق با شرایط و کارکردهای مختلف و نیز داشتن استحکام بالا، بتن را در حال حاضر به یکی از مصالح پرطرفدار و مورد توجه در میان بسیاری از معماران و مهندسان تبدیل کرده است. بتن به خاطر داشتن خاصیت انعطاف پذیری بالا، آزادی عمل قابل توجهی در اختیار طراحان و معماران قرار می دهد. بتن، همانند خاک رس در دستان یک تندیس گر، برای معماران امکان خلق ساختمان هایی را فراهم می کند که به طور منحصر به فردی گیرا، جالب توجه و از نظر هندسی متهورانه است. فرم ها و ترکیباتی که ساختن آنها پیش از ابداع بتن مسلح، با استفاده از سایر مصالح متداول دشوار یا غیرممکن بود، با استفاده از بتن مسلح اغلب به آسانی قابل دستیابی هستند. به جرات می توان گفت که بدون استفاده از بتن، اجرای برخی از زیباترین و نوآورانه ترین آثار معماری معاصر جهان هرگز قابل تصور و تحقق نبود. 
امروزه بتن با گذشت سالها از پیدایش و کاربرد آن به صورت کنونی، دستخوش تحولات و پیشرفت های شگرفی شده است. از زمان شروع استفاده گسترده از بتن مسلح در ساخت وسازها (در بیش از یک قرن قبل)، برخی انگاره های بنیادی درباره خواص این ماده و محدودیت های آن تاکنون با چالش و تردید جدی مواجه نشده بودند، اما در سالهای اخیر، با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی، تحقیقات متعددی روی خواص بتن صورت گرفته و در حال حاضر طیف متنوعی از فرآورده های آن ابداع و به بازار عرضه شده اند که این قبیل انگاره ها را به چالش کشیده و آزادی بیشتری جهت تجربه و ابداع در اختیار معماران و مهندسان قرار داده اند. بر این اساس است که در سالهای اخیر، معماران مختلف در پروژه هایشان برخی از انگاره های غالب درباره فرم معماری و فناوری بتن را به چالش کشیده و رویکرد های جدیدی را در هر دو زمینه ارائه کرده اند. بسیاری از معماران نیز با کاربرد هوشمندانه بتن، از آن به عنوان ابزاری جهت خلق زیبایی در آثارشان بهره جسته اند. البته با توجه به پیشرفت های سریع و روزافزون صنعت بتن در سالهای اخیر، به نظر می رسد در سالهای آینده شاهد استفاده گسترده تری از قابلیت های بتن در عرصه معماری خواهیم بود

 

 

 

فوق روان کننده و کاهش دهنده شدید آب بتن

 

 

 

فوق روان کننده بر اساس الزامات استاندارد ASTM-C494 Types A& F ساخته می شوند این مواد را بعنوان روانسازهای بتن و فوق روانسازهای بتن مصرف کنند و براساس استاندارد 2930 ایران ساخته می شوند. 
گفتنی است این مواد ممکن است توسط تولید کنندگان بتن آماده و قطعات پیش ساخته بتنی برای تولید کار آمد و مقرون به صرفه زمانی که شکل پذیری زیاد بتن و افزایش مقاومت اولیه و نهایی مد نظر است ، مورداستفاده قرار گیرند .
باید اشاره کرد این محصولات در کاهش آب بسیار موثر بوده تا جایی که وقتی به عنوان یک کاهش آب دهنده شدید آب بتن مورد استفاده قرار می گیرند در مقادیر متعارف می تواند به سادگی بین 20%-18% کاهش در میزان آب مصرفی ایجاد نماید ودر مواردی در بتنهای خاص و با استفاده از مقادیر متعارف، کاهش آب تا حداکثر 40% نیز ممکن شده است . 
همچنین خاصیت روان کنندگی زیاد این مواد سبب می شود بتنی با اسلامپ زیاد، روان و خود تراز شونده حاصل گردد . کارآیی این بتن نسبت به بتن معمولی بسیار شگرف و قابل تمایز است . بطوریکه بتن با حداقل عملیات و ویبره کردن یا حتی به خودی خود ، در حالیکه مصرف آب آن به حداقل رسیده در قالب جای می گیرد . 
شایان ذکر است از ترکیب خواص فوق روان کنندگی و کاهش دهندگی شدید آب بتن مزایای زیر حاصل می گردد : 
مقاومت اولیه زیاد امکان تسریع در عملیات بازکردن قالبها و باعث استفاده مقرون به صرفه تر از قالبهامی شود، مقاومت اولیه و نهایی زیاد برای بتن پر مقاومت و مقرون به صرفه، افزایش کار آیی باعث کاهش هزینه های استهلاک و سختی کار می گردد و افزایش اسلامپ ،امکان تولید بتنی خود تراز شونده رابوجودمی آورد، مقاومت نهایی بالاتر به مهندسین محاسب قدرت انعطاف بیشتری را در ارائه یک طرح بهینه اقتصادی ارائه می دهد . 
خاصیت فوق العاده روان کنندگی باعث تسهیل در پمپ نمودن و کاهش نیاز به ویبره کردن بتن می گردد .

 

 

 

نسبت آب به سیمان کاهش یافته ، دوام و تراکم بیشتر بتن را با کاهش نفوذپذیری بتن باعث می شود

 

 

 

آرماتورهای غیر فولادی در بتن

 

در سال های اخیر استفاده محدودی از آرماتورهای غیر فلزی آغاز گشته است هر چند تحقیقات بر روی کاربرد وسیعتر آنها و عملکرد دراز مدت این نوع آرماتورها ادامه دارد این آرماتورها که معروف به آرماتورهای با الیاف پلاستیکی (FRP) هستند از الیاف مختلفی چون الیاف شیشه ای (GFRP) الیاف آرامیدی (Afrp) والیاف کربنی (CFRP) در یک رزین چسباننده تشکیل شده اند. 
خاصیت عمده این آرماتورها که سبب کار برد آنها شده است مقاومت در برابر خوردگی آنهاست که  می تواند در محیط های بسیار خورنده دوام دراز مدتی داشته باشند. علاوه بر این مقاومت بالا، مقاومت به خستگی بالا، ظرفیت بالای تغییر شکل ارتجاعی، مقاومت الکتریکی زیاد و هدایت مغناطیسی پایین و کم این مواد از مزایای آنها شمرده می شود. البته این مواد معایبی چون کرنش گسیختگی کم و شکننده بودن و خزش زیاد و تفاوت قابل ملاحظه ضریب انبساط حرارتی آنها در مقایسه با بتن را به همراه دارند. 
اخیراً از الیاف مختلف شبکه هایی بافته شده و به صورت یک شبکه آرماتور در سطح بتن برای کنترل ترک و کم کردن عرض آن و همچنین د

 

انواع بتن و مشخصات آنها


در مورد انواع بتن و مشخصات آنها و در 40اسلاید با افکت زیبا می باشد
دسته بندی پاورپوینت
بازدید ها 1
فرمت فایل pptx
حجم فایل 254 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
انواع بتن و مشخصات آنها

فروشنده فایل

کد کاربری 497
کاربر

 

بتن در همه جا موجود است و در یکصد سال اخیر، استفاده از آن در ساخت بناهای مسکونی و اداری، پیاده روها، راه ها و جاده ها و نیز انواع مختلف ساختمان های فنی عملکردی از قبیل کارخانه ها، پارکینگ ها، متروها، فرودگاه ها، پل ها، سدها، سیلوها، سازه های دریایی، رآکتورهای اتمی و سازه های مقاوم در برابر انفجارات و زلزله، مقبولیتی همگانی پیدا کرده است. 
چنانچه از عنوان این نوشتار برمی آید، بتن یک ماده متناقض است. بتن با اینکه تداعی کننده مفهوم سختی است، لیکن در ابتدای فرآیند اختلاط مواد تشکیل دهنده اش، نرم و روان است؛ اگرچه بتن، بر اساس تعریفی که از آن سراغ داریم، یک ماده پیوندی و چندرگه است که از اختلاط سیمان، آب، ماسه و مصالح دانه ای معدنی از قبیل شن یا سنگریزه به دست می آید، اما معمولا به عنوان یک ماده یکپارچه و دارای شخصیت مستقل در نظر گرفته می شود. بتن شکل ذاتی و طبیعی بخصوصی ندارد و از این رو باید با استفاده از قالب بندی به شکل معینی درآورده شود؛ یعنی شکل و بافت نهایی بتن را قالبی که بتن به درون آن ریخته می شود، تعیین می کند. 
بتن می تواند هر رنگ، بافت و طرحی را به خود بگیرد، از این رو شاید بتوان آن را به یک آفتاب پرست تشبیه کرد. رنگ بتن اغلب خاکستری ست، اما از طریق انتخاب سیمان و مصالح دانه ای مناسب یا با استفاده از رنگدانه های شیمیایی می توان به آسانی آن را در رنگ های سفید، قهوه ای یا حتی قرمز روشن تولید کرد. بتن بسته به قالب مورد استفاده در تولید آن، می تواند صاف و ساده یا دارای طرح های دقیق و پیچیده باشد؛ بتن می تواند همچون شیشه صاف باشد یا همچون صخره زمخت و ناصاف. بتن ممکن است بدون پرداخت رها شده یا همچون یک تندیس به دقت روی آن کار شود. در واقع، بتن، با توجه به ویژگی های خاص سطح آن، یک فرآورده واحد نیست، بلکه طیف گسترده ای از مصالح را دربرمی گیرد که از نظر بافت، رنگ و بیان معمارانه از قابلیت های بی شماری برخوردار است.
ترکیب مقاومت فشاری سنگ و مقاومت کششی فولاد در بتن مسلح، سازه های بتنی را قادر به تحمل وزن بسیار زیاد و پوشش دهانه های بزرگ می سازد. از آنجایی که عناصر تشکیل دهنده سازه بتن مسلح می توانند بصورت یک شبکه پیوسته و یکپارچه، به هم بافته شوند، استفاده از بتن مسلح در طراحی سازه، آن را از قابلیت انعطاف پذیری بی نظیری برخوردار می کند. معماران و مهندسان از این ویژگی برای خلق عناصر ساختمانی مختلف، از صفحات بتنی یکپارچه گرفته تا قاب های سازه ای سه بعدی و کنسول های عظیم و مهیب، بهره می گیرند.
بررسی تاریخی کاربرد بتن در معماری نشان می دهد که بتن توسط معماران رومی و صدر مسیحیت مورد استفاده قرار می گرفت، اما در قرون وسطی و رنسانس اغلب بی استفاده ماند، تا آنکه در نیمه دوم قرن نوزدهم بار دیگر، عمدتا برای مصارف معمولی، مورد توجه قرار گرفت، بویژه در مواردی که ساخت ارزان، قابلیت ایجاد دهانه های عریض و نسوز بودن، ضرورت به کارگیری آن را ایجاب می کرد. مسلح کردن بتن نیز که برای این کار میلگردهای فولادی را به منظور استحکام بیشتر در میان بتن قرار می دادند، به دهه 1870 باز می گردد. معماران قرن نوزدهم بعضا به قابلیت های بتن مسلح خیلی اطمینان نداشتند و نسبت به آن بدگمان بودند. بتن در آن زمان یک ماده خیلی جدید به شمار می رفت و ویژگی های آن برای معماران بخوبی قابل درک نبود، زیرا فاقد یک فرم ذاتی و پایدار بود. جالب آنکه این دقیقا همان خصوصیتی است که بتن را برای بسیاری از معماران امروز به وسیله ای امیدوارکننده جهت تحقق ایده هایشان تبدیل می کند. 
پدیده بتن در چند سال آخر قرن نوزدهم که معماران سعی کردند سبکی مبتنی بر این مصالح بیابند، آشکارتر شد. در حالی که یکی از طراحان احتمالا چنین استدلال می کرد که ویژگی انعطاف پذیری بتن آن را به ماده ای مناسب برای بیان گرایی هنری در معماری تبدیل می کند، دیگری ممکن بود بر نقش روش قاب و قاب بندی تکیه کند و مدعی ارزش گذاری بر نمونه های پیشین گوتیک یا حتی شیوه های معماری فولاد و شیشه شود. نظریات مشابه مختلفی نیز با توجه به جنبه بیرونی بتن ابراز می شد، بدین معنا که یک معمار، بتن را ماده ای معمولی و پیش پاافتاده و نیازمند پوشانیده شدن با کاشی ها و روکارهای آجری می دانست و دیگری از زیبایی ذاتی آن دم می زد که به همین دلیل باید نمایان می ماند. استفاده گسترده و فراگیر از بتن مسلح در معماری حدودا به نیمه اول قرن بیستم باز می گردد. این ماده جدید به دلیل برخورداری از قابلیت استفاده در بناهای مختلف و نیز فرم پذیری قابل توجهش، در آن زمان در مقیاس وسیع مورد استفاده قرار گرفت و با سرعت شگفت آوری تاثیرات خود را در معماری بر جای گذاشت و بین سالهای 1910 و 1920، تقریبا به علامت مشخصه معماری جدید تبدیل شد. شاید از بسیاری جهات بتوان گفت خردگرایی و بتن مسلح دو عنصری بودند که سرانجام در دوره افتخارآمیز معماری مدرن در دهه 1920 در یکدیگر ادغام شدند؛ معماران خردگرای این دهه که بتن را به لحاظ برآورده کردن نیازهای اساسی چون ارزانی، یکسان سازی، نورپردازی کافی، تهویه گسترده و فضاهای داخلی انعطاف پذیر و نامحدود، ماده ای مناسب یافته بودند، در سطح وسیع آن را مورد استفاده قرار دادند. 
آگوست پره مهندس معمار فرانسوی، نخستین کسی ست که بتن مسلح را به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد معماری شناخت و به کار برد. آپارتمان های مسکونی که او با استفاده از قابلیت های هنری بتن مسلح ساخت، منزلت بتن را در عالم معماری افزایش داد. فرانک لویدرایت نیز یکی از معماران برجسته آمریکایی است که در پروژه هایش از قابلیت های این ماده جدید استفاده فراوانی کرده است. ارزانی بتن و قابلیت ایجاد دهانه های عریض با استفاده از آن، باعث روی آوردن او به این ماده شد. علاوه بر این، او با بتن براحتی می توانست به ایده های فضایی خود جامه عمل بپوشاند. رایت به خاطر تاکید هنری و حرفه ای اش بر ماهیت مصالح، سطح بتن را در اغلب کارهایش عاری از پوشش باقی می گذاشت. پتانسیل تقریبا نامحدود بتن جهت خلق فرم ها و سطوح انتزاعی، برخورداری از قابلیت تطابق با شرایط و کارکردهای مختلف و نیز داشتن استحکام بالا، بتن را در حال حاضر به یکی از مصالح پرطرفدار و مورد توجه در میان بسیاری از معماران و مهندسان تبدیل کرده است. بتن به خاطر داشتن خاصیت انعطاف پذیری بالا، آزادی عمل قابل توجهی در اختیار طراحان و معماران قرار می دهد. بتن، همانند خاک رس در دستان یک تندیس گر، برای معماران امکان خلق ساختمان هایی را فراهم می کند که به طور منحصر به فردی گیرا، جالب توجه و از نظر هندسی متهورانه است. فرم ها و ترکیباتی که ساختن آنها پیش از ابداع بتن مسلح، با استفاده از سایر مصالح متداول دشوار یا غیرممکن بود، با استفاده از بتن مسلح اغلب به آسانی قابل دستیابی هستند. به جرات می توان گفت که بدون استفاده از بتن، اجرای برخی از زیباترین و نوآورانه ترین آثار معماری معاصر جهان هرگز قابل تصور و تحقق نبود. 
امروزه بتن با گذشت سالها از پیدایش و کاربرد آن به صورت کنونی، دستخوش تحولات و پیشرفت های شگرفی شده است. از زمان شروع استفاده گسترده از بتن مسلح در ساخت وسازها (در بیش از یک قرن قبل)، برخی انگاره های بنیادی درباره خواص این ماده و محدودیت های آن تاکنون با چالش و تردید جدی مواجه نشده بودند، اما در سالهای اخیر، با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی، تحقیقات متعددی روی خواص بتن صورت گرفته و در حال حاضر طیف متنوعی از فرآورده های آن ابداع و به بازار عرضه شده اند که این قبیل انگاره ها را به چالش کشیده و آزادی بیشتری جهت تجربه و ابداع در اختیار معماران و مهندسان قرار داده اند. بر این اساس است که در سالهای اخیر، معماران مختلف در پروژه هایشان برخی از انگاره های غالب درباره فرم معماری و فناوری بتن را به چالش کشیده و رویکرد های جدیدی را در هر دو زمینه ارائه کرده اند. بسیاری از معماران نیز با کاربرد هوشمندانه بتن، از آن به عنوان ابزاری جهت خلق زیبایی در آثارشان بهره جسته اند. البته با توجه به پیشرفت های سریع و روزافزون صنعت بتن در سالهای اخیر، به نظر می رسد در سالهای آینده شاهد استفاده گسترده تری از قابلیت های بتن در عرصه معماری خواهیم بود

 

فوق روان کننده و کاهش دهنده شدید آب بتن

 

فوق روان کننده بر اساس الزامات استاندارد ASTM-C494 Types A& F ساخته می شوند این مواد را بعنوان روانسازهای بتن و فوق روانسازهای بتن مصرف کنند و براساس استاندارد 2930 ایران ساخته می شوند. 
گفتنی است این مواد ممکن است توسط تولید کنندگان بتن آماده و قطعات پیش ساخته بتنی برای تولید کار آمد و مقرون به صرفه زمانی که شکل پذیری زیاد بتن و افزایش مقاومت اولیه و نهایی مد نظر است ، مورداستفاده قرار گیرند .
باید اشاره کرد این محصولات در کاهش آب بسیار موثر بوده تا جایی که وقتی به عنوان یک کاهش آب دهنده شدید آب بتن مورد استفاده قرار می گیرند در مقادیر متعارف می تواند به سادگی بین 20%-18% کاهش در میزان آب مصرفی ایجاد نماید ودر مواردی در بتنهای خاص و با استفاده از مقادیر متعارف، کاهش آب تا حداکثر 40% نیز ممکن شده است . 
همچنین خاصیت روان کنندگی زیاد این مواد سبب می شود بتنی با اسلامپ زیاد، روان و خود تراز شونده حاصل گردد . کارآیی این بتن نسبت به بتن معمولی بسیار شگرف و قابل تمایز است . بطوریکه بتن با حداقل عملیات و ویبره کردن یا حتی به خودی خود ، در حالیکه مصرف آب آن به حداقل رسیده در قالب جای می گیرد . 
شایان ذکر است از ترکیب خواص فوق روان کنندگی و کاهش دهندگی شدید آب بتن مزایای زیر حاصل می گردد : 
مقاومت اولیه زیاد امکان تسریع در عملیات بازکردن قالبها و باعث استفاده مقرون به صرفه تر از قالبهامی شود، مقاومت اولیه و نهایی زیاد برای بتن پر مقاومت و مقرون به صرفه، افزایش کار آیی باعث کاهش هزینه های استهلاک و سختی کار می گردد و افزایش اسلامپ ،امکان تولید بتنی خود تراز شونده رابوجودمی آورد، مقاومت نهایی بالاتر به مهندسین محاسب قدرت انعطاف بیشتری را در ارائه یک طرح بهینه اقتصادی ارائه می دهد . 
خاصیت فوق العاده روان کنندگی باعث تسهیل در پمپ نمودن و کاهش نیاز به ویبره کردن بتن می گردد .

 

نسبت آب به سیمان کاهش یافته ، دوام و تراکم بیشتر بتن را با کاهش نفوذپذیری بتن باعث می شود

 

آرماتورهای غیر فولادی در بتن

در سال های اخیر استفاده محدودی از آرماتورهای غیر فلزی آغاز گشته است هر چند تحقیقات بر روی کاربرد وسیعتر آنها و عملکرد دراز مدت این نوع آرماتورها ادامه دارد این آرماتورها که معروف به آرماتورهای با الیاف پلاستیکی (FRP) هستند از الیاف مختلفی چون الیاف شیشه ای (GFRP) الیاف آرامیدی (Afrp) والیاف کربنی (CFRP) در یک رزین چسباننده تشکیل شده اند. 
خاصیت عمده این آرماتورها که سبب کار برد آنها شده است مقاومت در برابر خوردگی آنهاست که  می تواند در محیط های بسیار خورنده دوام دراز مدتی داشته باشند. علاوه بر این مقاومت بالا، مقاومت به خستگی بالا، ظرفیت بالای تغییر شکل ارتجاعی، مقاومت الکتریکی زیاد و هدایت مغناطیسی پایین و کم این مواد از مزایای آنها شمرده می شود. البته این مواد معایبی چون کرنش گسیختگی کم و شکننده بودن و خزش زیاد و تفاوت قابل ملاحظه ضریب انبساط حرارتی آنها در مقایسه با بتن را به همراه دارند. 
اخیراً از الیاف مختلف شبکه هایی بافته شده و به صورت یک شبکه آرماتور در سطح بتن برای کنترل ترک و کم کردن عرض آن و همچنین د

هندبوک جوشکاری-


این فایل درمورد جوشکاری و انواع اتصالات و جوش میباشدبسیار کامل به توضیح جوش میپردازد و جوشکاری را از تمام زوایا بررسی مینماید با 192 صفحه در قالب ورد
دسته بندی فنی و مهندسی
بازدید ها 3
فرمت فایل docx
حجم فایل 1778 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 192
هندبوک جوشکاری-

فروشنده فایل

کد کاربری 497
کاربر

 

تاریخچه جوشکاری

 

چون احتیاجات بشر ، اتصال و جوش در همه موارد را خواستار بوده است، لذا مثلاً از رومی‌های قدیم ، فردی به نام "پلینی" از لحیم به نام آرژانتاریم وترناریم استفاده می‌کرد که دارای مقداری مساوی قلع و سرب بود و ترنایم دارای دو قسمت سرب و یک قسمت قلع بود که هنوز هم با پرکنندگی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
دقت و ترکیبات شیمیایی و دستگاههای متداول طلاسازی از قدیم‌الایام در جواهرات با چسباندن ذرات ریز طلا بر روی سطح آن با استفاده از مخلوط نمک و مس و صمغ آلی که با حرارت ، صمغ را کربونیزه نموده ، نمک مس را به مس احیاء می‌کنند و با درست کردن آلیاژ طلا ، ذرات ریز طلا را جوش می‌دهند و تاریخچه ای به شرح زیر دارند:

 

  • "برناندوز" روسی در 1886 ، قوس جوشکاری را مورد استفاده قرار داد.
  • "موسیان" در 1881 قوس کربنی را برای ذوب فلزات مورد استفاده قرار داد.
  • "اسلاویانوف" الکترودهای قابل مصرف را در جوشکاری بکار گرفت.
  • "ژول" در 1856 به فکر جوشکاری مقاومتی افتاد.
  • "لوشاتلیه در 1895 لوله اکسی‌استیلن__ را کشف و معرفی کرد.
  • "الیهو تامسون" آمریکائی از جوشکاری مقاومتی در سال 7-1876 استفاده کرد.

 

 

 

 

 

چون علم جوشکاری همراه با گنج تخصصی بود، یعنی هر جوشکار ماهر در طی تاریخ درآمد زیادی داشت، سبب شد که اسرار خود را از یکدیگر مخفی نمایند. مثلاً هنوز هم در مورد لحیم آلومینیوم و آلیاژ ، آن را از یکدیگر مخفی نگه می‌دارند. در جریان جنگهای جهانی اول و دوم جوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر به اتصالات مدرن – سبک – محکم و مقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر ، سبب توسعه سریع این فن گردید و سرمایه‌گذاری‌های عظیم چه از طرف دولتها و چه صنایع نظامی و تخصصی در این مورد اعمال گردید و مخصوصاً رقابت‌های انسانها در علوم هسته‌ای ( که فقط برای صلح باید باشد ) ، یکی دیگر از علل پیشرفت فوق سریع این فن در چند ده سال اخیر شد که به علم جوشکاری تبدیل گردید.

 

گروههای مختلف جوشکاری

 

  1. لحیم کاری
  2. جوشکاری فشاری و پرسی
  3. جوشکاری ذوبی
  4. جوشکاری زرد

 

 

جوش و جوشکاری

 

 

 

 

   

 

 

 

 

 همه چیز درباره جوش و جوشکاری

جوشکاری از مسائل خیلی مهم در صنعت ساختمان است .اهمیت این امر به سبب ساخت و سازهای مرتفع که امروزه در تمام نقاط شهری و حتی روستایی به سرعت در حال پیشرفت است چندین برابر شده تا آنجا که سازمان نظام مهندسی نیز با درک این مسئله دوره های مختلفی را برای بالا بردن آگاهی اعضای خود و بروز کردن اطلاعات مهندسین محترم مرتبا برگزار میکند.

در قسمت ذیل عناوینی مشاهده میشود که خود شامل زیر مجموعه های دیگری می باشند(که در ادامه مطلب بطور کامل آمده است). تلاش من در ارائه این مطلب بر این بوده تا حد امکان این مهم کامل و جامع بررسی شود. باشد که مورد توجه علاقمندان قرار گیرد...

نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی

انواع اتصالات در جوشکاری

خطاهاى جوشکارى اتصالات در ساختمانهاى فولادى

آزمایشهای جوش

انواع و روش های جوشکاری

جوشهای بی کیفیت ساختمانها

جوشکاری با قوس الکتریکی

 

 

نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی

فرآیند برپا سازی اسکلت ساختمانهای فلزی (غالباً مسکونی و تجاری های کوچک) در زمان کوتاهی٬ حدوداً یک روزه٬ انجام می شود.  به همین دلیل نمی توان تمام جوشکاریها را در همان روز انجام داد.  در این حالت در قدم اول جوشکار سعی می کند تیر و ستونهای ساختمان را با حداقل جوش بر پا کند و بعد از رفتن جرثقیل٬ هزینه ساعتی اجاره جرثقیل زیاد است و برای همین نمی توان چند روز از آن استفاده کرد مضافاً اینکه اگر حتی یک ساعت در روز از آن استفاده شود باید هزینه کل روز را پرداخت نمود٬ شروع به جوشکاری کامل کند.
برای همین است که پایداری ساختمان فلزی در چند روز اول که جوشکاری ها هنوز نیمبند هستند بسیار کم است.  بلای جان این وضعیت٬ باد است.  بله وزش باد. تصور اینکه یک ساختمان به خاطر وزش باد فرو بریزد بسیار وحشتناک است. چه باید کرد؟

خب٬ این خودش یک بحث علمی را میطلبد.  آیا تابه حال به واژه "بارهای حین ساخت"  (Construction Loads) برخورده اید؟ اساس قضیه اینست که تکنولوژی ساخت نیز علاوه بر بارهای اعمالی بر سازه٬ ممکن است بارهای جدیدی را به سازه اعمال کند.  مثلاً در مبحث پل سازی٬ اگر برای ساخت پل مجبوریم که از تکنولوژی ساخت خاصی استفاده کنیم٬ شاید که لازم باشد سازه را برای یک بارگذاری جدید که ریشه آن فقط و فقط روش ساخت است طراحی کنیم.  حالا جالب است که بعضی مواقع این بارها هستند که در طراحی سازه حاکم می شوند.  بهر حال٬ می توان یک تحقیق علمی خوب در این زمینه مربوط به مسئله ای که اشاره شد انجام داد.  اما اگر بخواهیم این مسئله را بصورت تقریبی و تجربی حل کنیم٬ بهتر است که دستورالعمل های ساده ای را رعایت کنیم.

 - به هواشناسی اهمیت دهیم.  روزهایی که وزش باد زیاد است (Windy Weather) از الم کردن سازه اجتناب کنیم. 

 - اگر که مجبور به ادامه کار در حین وزش باد هستیم در طول برپاسازی به ارتفاع و عرض سازه عمود بر جهت وزش باد (سطح بادگیر سازه) دقت کنیم.  طوری باید کار را پیشرفت داد که همواره این عامل حداقل باشد.  

 - اگر در یک سایت با محوطه باز هستید احتمال تغییر جهت باد به نفع خود با آرایش و چیدمان مهندسی و حساب شده ماشین آلات کانتینرها و هر چیز دم دستتان که دارای حجم و سطح مناسبی است را بررسی کنید.  

 - استفاده از حائل برای افزایش پایداری هم گزینه مناسبی است.  

 - از علم مهندسی سازه نیز استفاده کنید.  در حین الم سازی سازه دقت کنید که اگر بعضی از اتصالات کامل جوشکاری شوند می توانید حداقل یک سازه معین پایدار داشته باشید.  اکنون باید مطمئن باشید که سازه معین انتخابی شما پایدار است.

 - موارد دیگری که نسبت به جایی که شما هستید احتمالاً وجود دارند که شما باید از خلاقیت خود کمک بگیرید.

انواع اتصالات در جوشکاری

مراحل اجرایی جوشکاری قوس  الکترود دستی 
آلودگی ها از قبیل چربی، کثافات، رنگ، اکسیدها و پوسته ها از لبه های مورد جوش حداقل تا فاصله 15mm از هر طرف قطعه. اصولاً کار به کمک سنگ زنی، برس زنی و سمباده انجام می گیرد. روش شیمیایی بیشتر برای زدودن چربی ها می باشد.
جوشکاری (Beveling): متناسب با ضخامت ورق و شرایط کار و نهایتاً به کمک استانداردها لبه سازی انجام می شود. برای ورق های ضخیم از لبه سازی (Beveling) دو طرفه و برای ورق های با ضخامت متوسط از لبه سازی یک طرفه استفاده می شود. مسلماً شیار (Groove) نیز می تواند برای قطعات با ضخامت متوسط از یکطرف و برای قطعات ضخیم در دو طرف قطعه ایجاد شود. 1-برطرف کردن کلیه مواد زائد، ناخالصی ها، 2- یخ زدن لبه های مورد

زاویه پخ و شعاع انحناء تحتانی لبه ها بر حسب حساسیت به ترک، پیچیدگی، وزن قطعه در هنگام جوشکاری، نوع الکترود، مهارت جوشکار و هزینه یخ سازی انجام می گیرد. مثلاً لبه سازی به صورت لاله فلز جوش متری نسبت به لبه سازی به صورت V نیاز دارد. یا لبه سازی به شکل V به بعضی ترک خوردگی ها نسبت به شکل لاله (U) حساس تر است و یا قطعات لبه سازی شده از دو طرف نسبت به قطعات لبه سازی شده از یک طرف حساسیت کمتری به پیچیدگی دارند.

البته بعضی اوقات از شکل ظاهری قطعات می توان استفاده کرده و لبه سازی انجام نمی دهند.

لبه سازی معمولاً به کمک سنگ زنی، ماشین کاری و یا با استفاده از Totch و یا قوس انجام می گیرد که هر یک مستلزم هزینه می باشد و به هزینه جوشکاری افزوده می گردد.

3- استقرار اجزاء در کنار یکدیگر برای عملیات جوشکاری:

ترجیحاً استقرار قطعات را طوری کنار یکدیگر فراهم می سازند که راحت ترین موقعیت (Position) برای جوشکاری آنها تامین گردد. در این راستا می توان از گیره، نگهدارنده و وضعیت دهند ها استفاده نمود که اکثراً شرایط کار را خیلی ساده می کنند.

4- تک بندی (Tack Weld): قطعات در فواصل مناسب بطوریکه از پیچیدگی آنها جلوگیری به عمل آید و پیچیدگی آنها به حداقل برسد نسبت به یکدیگر با خال جوش کنار هم استقرار می یابند.

5- عملیات جوشکاری

انتخاب الکترود و تنظیم آمپر و قراردادن کار در موقعیتی که جوشکار احساس راحتی کند. تنظیم آمپر اصولاً روی تکه قراضه ای انجام می گیرد.

پس از راه اندازی قوس و تنظیم آمپر، قوس را به داخل محل اتصال جهت می دهند تا فلز جوش در محل اتصال رسوب داده می شود. لذا جوشکار حرکت های زیر را بایستی همزمان به طور یکنواخت و قابل کنترل انجام دهد این حرکت ها عبارتند از:

الف) تثبیت فاصله نوک الکترود با سطح مذاب حوضچه. در حقیقت الکترود را باید به سمت حوضچه در اثر مصرف پایین آورد.

ب) حرکت الکترود و قوس در سرتاسر مسیر جوش که در اصل تعیین کننده سرعت جوشکاری است. این حرکت توام با حرکت های زیگزاگی یاموجی شکل است که هر جوشکار بر حسب عادت یک نوع حرکت را انجام می دهد.

حرکت موجی الکترود سبب می گردد تا سرباره به کناره ها جارو گردد، البته این حرکت بایستی طوری انجام گیرد که سرباره در جوش حبس نشود و زاویه الکترود نسبت به قطعه و زاویه کاردرست انتخاب شود.

قطع قوس به منظور تعویض الکترود بایستی به آرامی انجام گیرد یعنی الکترود به آهستگی به عقب کشیده شود تا عیب دهانه آتش فشان در جوش بوجود نباید بایستی الکترود را به طرف عقب حرکت داد و همزمان فاصله قوس را زیاد کرد تا قوس خاموش شود. الکترود بعدی که مورد استفاده قرار گیرد ابتدا بایستی انتهای حوضچه سنگ بخورد و جوش از جلو شروع شود و به طرف عقب برگردد و مجدداً ادامه یابد. محل تعویض الکترود منبع جدی برای بوجود آمدن عیوب جوش از قبیل سرباره، حباب گاز و فقدان ذوب کامل می باشد.

در جوشکاری چند پاسه بایستی سرباره از روی هر پاس بطور کامل تمیز گردد و سپس جوشکاری در پاس های بعدی انجام گیرد. هر پاس حداقل 3/1 پاس زیری را می پوشاند.

زاویه کار (Work Angle)

زاویه بین الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه عرضی را زاویه کار می گویند.

زاویه راهنما (Lead Angle)

زاویه الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه طولی را زاویه راهنما می گویند. زاویه الکترود سبب می گردد تا جوشکار بتواند حفره کاسه ای شکل قوس را مشاهده نماید، علاوه بر آن نیروی قوس سبب می گردد تا سرباره بطور ناخواسته بطرف جلو حرکت کند و همچنین از بروز گودافتادگی کنار جوش (Undercut) جلوگیری می کند. جوشکار بایستی در انتخاب زاویه کار و زاویه راهنما انتخاب صحیحی انجام دهد.

دسترسی به ماشین جوشکاری: سعی می‌شود ماشین جوشکاری تا حد امکان در دسترس جوشکار قرار گیرد تا از مزاحمت کابل ها و تداخل آنها اجتناب شود. که به تازگی با استفاده از کنترل از راه دور جوشکار می تواند شدت جریان جوشکاری را خود از محل جوشکاری تنظیم نماید.

فضای کارگاه: جوشکاری در فضای بسته انجام نمی گیرد مگر آنکه تهویه کافی و پرقدرت بر رویفضا تعبیه شده باشد.

نحوه بسته بندی و نگهداری الکترود: معمولاً الکترودها را در بسته های به صورت Hermetically airtight به بازار عرضه می کنند.

بایستی در نگهداری الکترودها در انبار دقت لازم به عمل آید و آنها را در محلی دور از رطوبت، آب، باران، گرد و خاک، دود، گریس و چربی نگهداری نمود. (جای خشک بهترین محل است) و اصولاً الکترود را نباید در انبار روی زمین انباشت نمود بهترین جا قفسه می باشد.

وسایل مورد نیاز:

برای فولادهای کربن استیل Wire Brush، Chipping Hammer، Helmet، برای فولادهای زنگ نزن و زنگ زن استفاده می کنند. Wire Brush Chipping Hammer Face Shield، Hand Shield، Gloves، Photo Sensitive Lens، Leathers نیز استفاده می شود.

گذشته از وسائل یاد شده ایمنی نیز در جوشکاری بایستی مورد توجه قرار گیرد. مثلاً جلوگیری از سقوط جوشکار بخاطر برق گرفتگی، همچنین در هنگام جوشکاری گازهای مضری نظیر اوزنبهخاطر اشعه ماوراء بنفش، No2 (Nitrogen dioxide) و Phosgene Gas و همچنین اشعه ماوراء بنفش بوجود می آیند که برای پوست و تنفس مضر هستند.

معایب و محدودیتهای روش SMAW

1- با کوتاه شدن الکترود، جوشکار باید الکترود را تعویض نماید و این امر باعث کاهش سرعت وراندمان جوشکاری می شود.

2- شدت جریان جوشکاری بدلیل زیاد بودن طول الکترود محدود است. آمپرهای بالا مانند آنچه در تفنگهای اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک استفاده می شود غیر عملی است زیرا فاصله بین قوس و نقطه تماس الکتریکی در نگهدارنده الکترود (طول الکترود) زیاد بوده و شدت جریان جوشکاری بوسیله مقاومت حرارتی زیاد الکترود محدود می شود. درجه حرارت الکترود نباید از درجه حرارتشکست پوشش (Break Down) بیشتر شود زیرا مواد شیمیائی موجود در پوشش با یکدیگر یا با هوا واکنش کرده و وظیفه خود را بخوبی در قوس انجام نمی دهند.

 

 

 

خطاهاى جوشکارى اتصالات در ساختمانهاى فولادى

1- مقدمه
با وجود تجربه تلفات و خسارات سنگین زلزله هاى اخیر مانند زلزله هاى منجیل و بم، احتمال جدى وقوع زمین لرزه هاى بزرگ در بیشتر مناطق پر جمعیت کشور و نیاز جدى به اعمال کنترل کیفى در طراحی و اجرای ساختمانها، متاسفانه هنوز توجه کافی به ساخت و ساز صحیح نشده است . از نظر علم مهندسى زلزله، در حال حاضر ساخت بناهای مقاوم در برابر زلزله امکان پذیر است، لیکن عملا به دلیل یکسری مشکلات اجرائی رسیدن به ساختمانهای مقاوم تضمین نمی گردد.
مشکل اصلی آسیب پذیرى لرزه ای ساختمانها حتی نمونه های جدید الاحداث در ایران، عدم استفاده صحیح از دانش فنی در مراحل طراحی و اجرا می باشد. دستورالعملهای اتصالات جوشکاری شده و ضوابط طراحی ساختمانهای فولادی، گاهی در طراحی و اجرا سهل انگاری میشود. لذا بایستی سطح معلومات فنی این افراد افزایش یافته و نیز مکانیزمی براى اعمال قاطعیت اجرایی و کنترل امر در نظر گرفته شود و البته طوری که حقوق مهندس ناظر حفظ شده و مسئولیتها به درستی تقسیم گردد.

ساختمانهای فولادی بخش قابل توجهی از ساخت و ساز در ایران را تشکیل میدهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادی، کنترل جوشکاری آن میباشد. اهمیت این امر در زلزله های اخیر نتمان داده شده است که خسارات اساسی پس از بریدن جوش اتصال عضو سازه ای مدید میآید

جوشها در همه بخشها بایستی منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسی گردد. در استاندارد 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشی قابهای خمشی ویژه اجباری شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات حتی در ساختمانهای معمولی نیز باید انجام گردد. در این مقاله، ضمن مروری بر عیبهای معمول جوشکاری در اجرای ساختمانهای فولادی، روشهای بازرسی و کنترل کیفیت جوش ارائه میگردد.

  1. عیبها و ناپیوستگى های معمول در جوشکاری

یکی از مهمترین وظایف بازرس یا تیم کنترل کیفی جوش، ارزیابی حقیقی جوشها به منظور بررسی مناسب بودن آنها در شرایط بهره برداری و در واقع تعیین هر گونه کمبود و نیز نامنظمی در جوش یا قطعه جوشکاری شده که عموما ناپیوستگى نامیده میشود میباشد. در حالیکه یک ناپیوستگى، هر گونه اختلال در ساختار یکنواخت را بیان می کند، یک عیب ناپیوستگى وپژه است که مناسب بودن سازه یا قطعه را زیر سئوال می برد. شکل ناپیوستگى را میتوان به دو گروه کلی خطی و غیر خطی تقسیم نمود. ناپیوستگى هاى خطی طولی به مراتب بیش از پهنا دارند. زمانیکه در جهت عمود بر تنش اعمالى قرار گیرند، یک ناپیوستگى خطی نسبت به غیر خطی شرایط بحرانی تری را ایجاد می کند، چرا که احتمال اشاعه و در نهایت تخریب آن بیشتر خواهدبود.

  1. ناپیوستگیهاى فلز جوش و فلز پایه

3-1 . ترکها

بحرانی ترین ناپیوستگى ها، ترکها هستند. شرایط اضافه بار باعث ایجاد ترکها و تمرکز تنش می شود. یک روش گروه بندی ترکها با مشخص کردن آنها به صورت گرم یا سرد است . همچنین ترکها را میتوان توسط جهت آنها نسبت به محور طولی جوش توصیف نمود. ترکهای طولی بعلت تنشهای انقباضی عرضی جوشکاری یا تنشهای سرویس ایجاد می شوند. ترکهای عرضی عموما به علت اثر تنشهای انقباضی طولی جوشکاری روی جوش یا فلز پایه با انعطاف پذیرى کم ایجاد می شوند. انواع مختلف ترک با توصیف دقیق موقعیتهای اجزا مختلف شامل : ترکهای گلویی، ریشه، کناره، چاله جوش، زیر گرده منطقه متاثر از حرارت و فلز پایه هستند.

ترکهای گلویی که از میان گلویی جوش یا کوتاهترین مسیر در سطح مقطع جوش گسترش می یابد، از نوع ترکهای طولی بوده و اغلب در طبقه بندی ترک گرم قراردارند.

ترکهای طولی و عرضی در جوشهای شیاری و گوشه ترکهای ریشه در فلز پایه یا در خود جوش نیز در زمره ترکهای طولی هستند. ترکهای کناره جوش در فلز پایه ایجاد شده و در کناره جوش توسعه ما یابند. ترکهای چاله جوش درنقطه پایانی ردیفهای منفرد جوش در صورت عدم مهارت جوشکار ایجاد می شوند. دسته بعدی ترکها، ترک زیر جوش به علت حضور هیدرورن است

این نوع ترک بجای فلز جوش در ناحیه تحت تاثیر حرارت به موازات خط ذوب واقع هستند.

 3-2. ذوب و نفوذ ناقص

طبق تعریف، ذوب ناقص یک ناپیوستگى در جوش است که ذوب شدن بین فلز جوش و سطوح ذوب و یا لایه های جوش رخ نداده باشد. بعلت خطی بودن و انتهای نسبتا تیز آن، ذوب ناقص از ناپیوستگى های بارز در جوش است و در وضعیتهای مختلف در منطقه جوش تشکیل می شود. نفوذ ناقص معرف حالتی است که فلز جوش به طور کامل در سراسر ضخامت ورق گسترده نشده باشد. موقعیت این عیب در مجاورت ریشه جوش است . ذوب و نفوذ ناکافی به علت عدم مهارت جوشکار، شکل نامناسب اتصال یا آلودگی اضافی ایجاد می شود.

3-3. سرباره های محبوس شده

مناطقی در سطح مقطع یا در سطح جوش هستند که سرباره محافظ حوضچه جوش به طور مکانیکی درون فلز منجمد شده محبوس میشود. این سرباره منجمد شده بخشی از مقطع جوش را نمایش می دهد که فلز جوش بخوبی ذوب نمی شود. این پدیده خود سبب ایجاد بخشى ضعیف در نمونه خواهد شد. در حقیقت سرباره های محبوس شده اغلب در ارتباط با ذوب ناقص هستند.

3-4. تخلخل

این نوع ناپیوستگی در خلال انجماد جوش در اثر حبس گاز ایجاد می شود. بنابراین تخلخل را بسادگى میتوان، حفره های گاز درون فلز جوش منجمد شده دانست . به علت طبیعت کروى شکل آنها، تخلخل کمترین خطر را در میان دیگر ناپیوستگی ها داراست ولی در زمانیکه جوش باید تحمل فشارهای بالا را داشته باشد حضور تخلخل خطرناک خواهد بود. منابع مختلفی براى حضور رطوبت یا آلودگى وجود دارد که میتوان الکترود فلز پایه، گاز محافظ یا محیط اطراف را در این میان نام برد، تغییر در تکنیک جوشکاری نیز می تواند سبب ایجاد تخلخل شود.

3-5. بریدگی کنار جوش

بریدگی کنار جوش یک ناپیوستگی سطحی است که در فلز پایه مجاور فلز جوش رخ میدهد. در شرایطی عیب را داریم که فلز پایه شسته شده ولی با فلزی پر کننده جبران نمی شود. نتیجه، ایجاد یک شیار خطی با شکلی نسبتا تیز است که در فلز پایه تشکیل می شود. این عیب بعلت سطحی بودن ماهیت آن براى بارگذاری خستگی خطرناک است . بریدگی کنار جوش عموما به علت تکنیک جوشکاری نامناسب ایجاد می گردد، به ویژه اگر سرعت حرکت جوش زیاد باشد. علاوه بر این اگر گرمای جوشکاری بسیار بالا باشد می تواند سبب ذوب شدن بیش از حد فلز پایه گردد.

3-6 . پرشدن ناقص

این مورد مشابه بریدگی کنار جوش، یک ناپیوستگی سطحی است که به علت کمبود ماده در مقطع عرضی ایجاد میشود. تنها تفاوت در این میان این است که پرشدن ناقص در فلز جوش ولی بریدگی کنار جوش در فلز پایه یافت می شود. به بیان ساده، پرشدن ناقص، زمانی رخ می دهد که فلز پر کننده به اندازه کافی براى پرکردن اتصال جوش در دسترس نباشد. مشابه بریدگی کنار جوش، پرشدن ناقص نیز هم در سطح رویى و هم در ریشه جوش ظاهر می شود. دلیل اولیه پرشدن ناقص، تکنیک غلط جوشکاری است . مثلا سرعت زیاد جوشکاری اجازه پرشدن اتصال و هم سطح شدن آن با فلز را نمی دهد.

3-7. سررفتن

نوع دیگر ناپیوستگی سطحی جوش که از تکنیک نامناسب جوشکاری (سرعت جوشکاری خیلی آرام ) ناشی می شود، سررفتن است که در آن، فلز جوش روى فلز پایه مجاورش سر میرود و درکناره جوش، شیارى تیز را ایجاد می نماید. به علاوه اگر مقدار سررفتن به اندازه کافی زیاد باشد می تواند ترکی را که از این تمرکز تنش ایجاد می شود را مخفی نماید.

3-8. تحدب بیش از حد

این ناپیوستگی مختص جوشهای گوشه است و طبق تعریف تحدب عبارت از حداکثر فاصله از رویه محدب یک جوش گوشه تا خط واصل بین کناره های جوش است . از نقطه نظر استحکام مقدار تحدب در جوش گوشه ضروری است ولی اگر از حدی بیشتر باشد، به عنوان یک عیب تلقی می شود. این مطلب هم از نقطه نظر اقتصادی (مصرف فلز پرکننده بیشتر) و هم از نظر حضور مناطق تیز اطراف جوش به خصوص در بارگذارى خستگى مطرح می شود. دلیل ایجاد تحدب، آرام بودن سرعت جوشکاری یا تکنیک ناصحیح جوشکاری است .

3-9. لکه قوس و پاشش

لکه های قوس در نتیجه شروع قوس عمداً یا تصادفی روی سطح فلز پایه دور از اتصال به وجود میآیند. در اثر این رخداد، منطقه ای متمرکز شده از سطح فلز پایه ذوب شده و سریعاً سرد و شکننده می شود. پاشش همان ذرات فلزی پراکنده ناشی از جریان بالای جوشکاری هستند که در تشکیل جوش نقشی ندارند. از نقطه نظر بحرانی بودن، پاشش ممکن است زیاد مهم تلقی نشود، ولی در هر حال مقادیر زیاد پاشش میتوانند گرماى موضعی زیادی را به سطح فلز مشابه با اثر لکه قوس ایجاد کنند و حتی سبب تشکیل ناحیه تحت تاثیر حرارت شوند.

3-10. اعوجاج

خمیدگى یا اعوجاج از مشکلات مهم جوشکاری است که باید برطرف گردد. این مسئله در اثر انقباض که به هنگام کرم و سرد شدن پس از عملیات جوشکاری در فلز پایه و جوش بوجود میآید، شکل می گیرد. براى کنترل اعوجاج باید شرایط لازم براى جوشکاری شامل کنترل قبل، حین و بعد از جوشکاری تامین گردد.

3-11 . تورق و پارگى سراسری

این ناپیوستگی ویژه مربوط به فلز پایه است . تورق در اثر حضور آلودگى و ناخالصى غیر فلزی موجود درزمان تولید فولاد ایجاد می شود. این ناخالصی ها به طور طبیعی اکسیدی هستند که در زمانیکه فولاد هنوز مذاب است تشکیل شده و در خلال عملیات بعدى نورد کشیده شده و موجب تورق می شوند. نوع دیگر ناپیوستگی مربوط به پارگی سراسری است و زمانی رخ می دهد که در جهت تمام ضخامت در اثر جوشکارى تنشهاى انقباضى بزرگى ایجاد شده باشد. پارگی عموما موازى سطح نورد شده زیر فلز پایه و معمولآ موازى مرز ذوب جوش رخ می دهد. پارگی سراسرى یک ناپیوستگی است که مستقیما به طرز قرار گیرى اتصال مرتبط می شود.

  1. 3. جابجا شدن و ناپیوستگی هاى ابعادى

در اثر سوارکردن و مونتاژ غلط اجزاى مورد جوش در کنار یکدیگر، جابجایى بصورت هم محور نبودن دو سطح قطعه کار در جوشهای لب به لب است که در مواردى با برشکارى رفع می شود، اما در بیشتر مواقع باید جوش را بریده و مجددا عملیات جوشکاری بادقت تکرار شود. ناپیوستگی هاى ابعادى، نقائص شکل یا ابعاد هستند و هم درجوش و هم در سازه جوش شده بروز مى کنند.

  1. آزمایشهای جوش

4-1. ارزیابى جوشکار

آزمونى که صلاحیت جوشکار را براى اجراى ضوابط آیین نامه اى تایید می کند، آزمایش تشخیص صلاحیت یا ارزیابى جوشکار و یا آزمون کیفیت اجرا خوانده می شود. این ارزیابى مشخص می کند که ایا جوشکار دانش و مهارت لازم را در بکارگیرى و اعمال دستورالعمل جوشکارى مدود در رابطه با رده بندى کارى خود دارد یاخیر. ارزیابى جوشکار ممکن است با تجهیزات جوشکارى دستى و یا با تجهیزات جوشکارى تمام اتوماتیک انجام شود.

روشهاى آزمایشى که کیفیت یک جوش را تعیین می کند، در سه طبقه بندى بسیار وسیع قرار می گیرد. 1-آزمایش هاى غیر مخرب، 2- آزمایشهاى مخرب و 3- بازرسى عینى .

4-2. آزمایشهاى غیر مخرب

هدف از این آزمایشها، بازرسى و تشخیص عیوب مختلف جوش (سطحى وعمیق) و تایید آن می باشد، بدون اینکه قطعه جوش داده شده غیر قابل استفاده شود. اگر آزمایش نشان دهد که محلی از جوش معیوب است می توان از طرفین محل مذکور به اندازه لازم برداشته و با جوش مجدد اتصال کاملی را به دست آورد .

 

4-2-1. آزمون ذرات مغناطیسى

آزمون ذرات مغناطیسى یکى از آسانترین آزمایشهاى غیر مخرب جوشکارى است . این روش جوش را براى معایبى از قبیل ترکهاى سطحى، ذوب ناقص، تخلخل، بریدگى کنار جوش، نفوذ ناقص ریشه جوش و اختلاط سرباره کنترل می کند. این آزمایش محل ترکهاى داخلى و سطحى بسیار ریز را براى رویت با حشم غیر مسلح آشکار میکند. قطعه مورد آزمایش با استفاده از جریان الکتریکى، یا قراردادن آن در داخل یک سیم پیچ مغناطیسى می گردد. سطح مغناطیسى شده قطعه با لایه نازکى از یک گرد مغناطیسى نظیر اکسید آهن قرمز پوشده می شود و این لایه گرد در صورت وجود یک عیب سطحى یا داخلى در داخل حفره یا ترک مربوطه فرو می رود.

4-2-2. بازرسى با مواد نافذ

بازرسى با مواد نافذ یکى از شیوه هاى غیر مخرب براى محل یابى معایب سطحى می باشد. سطح مورد بازرسى باید ابتدا از لکه هاى روغن، گریس و مواد ناخالص و خارجى تمیز شود. سپس ماده رنگى مورد نظر بر روى سطح پاشیده شده و در داخل ترکها و سایر ناهمواریهاى نفوذ می کند. رنگ اضافى از روى سطح پاک شده و سپس یک ماده فوق العاده فرار حاوى ذرات ریز سفید رنگ بر روى سطح پاشیده می شود. تبخیر مایع فرار باعث برجاى ماندن گرد خشک سفید رنگ بر روى ماده قرمز نفوذ کرده در ترک می گردد و بر اثر عمل مویینگى، ماده قرمز از ترک بیرون کشیده شده و پودر سفید کاملا قرمز می شود.

 

4-2-3. آزمون فراصوتى

آزمون فراصوتى قادر به تشخیص معایب داخلى بدون نیاز به تخریب قطعه جوش شده می باشد. موج هاى فراصوتى از داخل قطعه مورد آزمایش عبور داده می شوند و با هرگونه تغییر درتراکم داخلى قطعه منعکس می شوند. امواج منعکس شده (پژواک ها) به صورت برجستگى هایى نسبت به خط مبنا، بر روى صفحه نمایش دستگاه ظاهر می شوند. هنگامى که عیب یا ترک داخلى توسط واحد جست و جو پیدا شود تولید ضربان سومی می کند که بین ضربان اول و دوم بر روى صفحه نمایش ثبت می شود. بنابراین مشخص می شود که این عیب بین سطوح بالاو بایین مصالح (در داخل جسم مصالح ) می باشد.

 

4-2-4. آزمایش پرتونگاری

پرتونگاری یکى از روشهاى آزمایش غیر مخرب است که نوع و محل عیوب داخلى و بسیار ریز جوش را نشان میدهد. پرتو رادیویى در ضخامت فلز نفوذ کرده و پس از عبور این ضخامت لکه اى بر روى صفحه فیلم ایجاد می کند. میزان جذب پرتوهاى رادیویى توسط مواد مختلف متفاوت است . نفوذ گل، حفره کازى، ترکها، بریدگى هاى کناره جوش و قسمتهاى نفوذ ناقص جوش تراکم کمترى نسبت به فولاد سالم دارند. بنابراین در حوالى این قسمتها پرتو بیشترى به سطح فیلم می رسد و عیوب فلز جوش، به صورت لکه هاى تاریکى بر روى فیلم ثبت می شوند.

4-3. آزمایشهای مخرب

این آزمایشهاى مکانیکى نمونه جوش شده جهت تعیین مقاومت و سایر خواص مکانیکى، نسبتا ارزان قیمت بسیار کاربردى هستند. به همین جهت در سطح وسیعى براى ارزیابى و تایید دستوالعمل جوشکارى و صلاحیت جوشکار به کار می روند.

  1. نتیجه گیرى

ساختمانهاى فولادى بخش قابل توجهى از ساخت و ساز در ایران را تشکیل می دهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادى بویژه از نقطه نظر مقاومت لرزه اى، کنترل جوشکارى آن میباشد. جوشها در همه بخشها بایستى منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسى گردد. در این خصوص حتى ممکن است در یک ساختمان فولادى کوچک به انجام آزمایشات غیر مخرب (NDT) بر روى جوش نیاز باشد. در استاندارد، 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشى قابهاى خمشى ویژه اجبارى شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات نیز انجام میگیرد.

 

 

 

 

 

 

انواع و روش های جوشکاری

جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربید ( یا فلزات غیر آهنی)
فلزات غیر آهنی یا فلزات رنگی به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و یا آلیاژهای آن باشند مانند مس – برنج – برنز- آلومینیوم- منگنز- روی و سرب تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنائی با اصول جوشکاری می توان جوش داد و برای جوشکاری این نوع فلزات بایستی خواص فلز را در نظر گرفت.

جوشکاری مس با گاز

 بهترین طریقه برای جوشکاری مس جوشکاری با اکسیژن است ( جوش اکسیژن = اتوگن= استیلن= کاربید اصطلاحات مختلف متداول می باشند) ضمناً می توان جوشکاری مس را با قوس الکتریک یا جوش برق نیز انجام داد. ورقه های مس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند یعنی سطح بالائی را تمیز نموده و از کثافات و روغن پاک نموده و در صورت لزوم سوهان می زنند. ولی چون خاصیت هدایت حرارت مس زیادتر است باید مقدار آمپر را قدری بیشتر گرفت. بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری را انجام داد ( با جریان مستقیم و الکترود مثبت) زاویه الکترود نسبت به کار مانند جوشکاری فولاد است. طول قوس حداقل باید  10  تا  15  میلی متر باشد، برای جوشکاری مس می توان از الکترودهای ذغالی استفاده کرد. الکترودهای جوشکاری مس بیشتر از آلیاژ مس و قلع و فسفر ساخته شده اند و گاهی نیز از الکترودهای که دارای فسفر- برنز- سیلکان یا آلومینیوم هستند استفاده می کنند چون انبساط مس در اثر گرم شدن زیاد است فاصله درز جوش را در هر  30  سانتیمتر در حدود  2  تا  3 سانتیمتر زیادتر در نظر می گیرند. خمیر روانساز مس معمولاً در حرارت  700  تا  1000 درجه ذوب می شود و به صورت تفاله (گل جوش) سبکی روی کار قرار می گیرد و از تنه کار به علت کف کردن در روی کار نباید استفاده شود. بدون روانساز هم می توان مس را جوش داد و معمولاً از براکس استفاده می گردد. مس را به وسیله شعله خنثی جوش دهیم تا تولید اکسید مس نکند چون ضریب هدایت حرارت مس زیاد است باید پستانک جوشکاری مشعل  1 تا  2  نمره بیشتر از فولاد انتخاب شود. بهتر است مس را قبل از جوشکاری گرم نمائیم و با سیم جوشکاری مخصوص جوش داد برای جوشکاری صفحه  5  میلیمتری سیم جوش  4  میلیمتری کافی است و از وسط ورق شروع به جوشکاری می نمائیم و وقتی فلز هنوز گرم است روی آن چکش کاری می شود تا استحکام درز جوش زیاد شود.

 جوشکاری سرب

 در این نوع جوشکاری بیشتر از گاز هیدروژن و اکسیژن استفاده می گردد. در جوشکاری سرب احتیاج به گرد مخصوص نیست ولی باید قطعات کار را قبل از جوشکاری کاملاً صیقلی نموده سیم جوش سرب باید کاملاً خالص باشد چون سرب مذاب بسیار سیال می باشد. لذا جوشکاری درزهای قطعات سربی که به وضع قائم قراردارند بسیار دشوار و مستلزم مهارت و تجربه زیاد است.

 جوشکاری چدن با برنج یا لحیم سخت برنج

چدن را می توان با برنج جوش داد. قطعات چدنی را باید همان طوری که برای جوشکاری با سیم جوش چدنی آماده می شوند برای برنج جوش آماده ساخت. لبه های درز جوش را باید به وسیله سوهان یا ماشین تراشید و هیچگاه لبه های درز قطعات چدنی را با سنگ سمباده پخ نزنید. زیرا ذرات گرافیت روی ذرات آهن مالیده می شوند و لحیم سخت خوب به چدن نمی چسبد. قطعات چدنی را قبل از شروع به جوش دادن حدود  210  تا  300  درجه سانتی گراد گرم کنید و گرد جوشکاری مخصوص چدن به کار برید تا بهتر به هم جوش بخورد. 
نقطه ذوب سیمهای برنجی باید در حدود  930 درجه سانتی گراد باشد. سیمهای برنجی که برای جوش دادن قطعات چدنی به کار می روند دارای مقدار زیادی مس است و کمی نیکل نیز دارند . نیکل اتصال لحیم را به چدن آسان می کند و نقطه ذوب زیاد آن موجب سوختن گرافیت درز جوش می شود . در جوشکاری چدن با برنج از شعله ملایم پستانک بزرگ با فشار کم استفاده کنید. اگر فشار شعله زیاد باشد گرد جوشکاری از درز خارج می شود و در نتیجه قطعات چدنی خوب به هم جوش نمی خورند. قطعات چدنی را باید پس از جوشکاری در محفظه یا جعبه ای پر شن یا گرد آسپست قرار داد تا بتدریج خنک شود و سبب شکنندگی و ترک و سخت شدن چدن نگردد. 

جوشکاری منگنز

از منگنز به صورت خالص استفاده نمی شود در جهت عکس از آلیاژهای ماگنزیوم استفاده می شود که برای ریختگی فشاری از آن استفاده می گردد . به جای آلیاژهای  Mg. Mn و  Mg. Al و  Mg AlZn امروزه از آلیاژهای مخصوصاً محکم  Zr و  Th استفاده می شود. برای جوشکاری ماگنزیوم و آلیاژهای آن از همان شرایط جوشکاری آلومینیوم استفاده می گردد. قابلیت هدایت حرارت زیاد و انبساط سبب پیچش زیاد کار می شود. ماگنزیوم در درجه حرارت محیط به سختی قابل کار کردن است و در  250  درجه می توان به خوبی کار گرد.

 جوشکاری برنج با گاز

 برنج مهمترین آلیاژ مس است و از مس و روی و گاهی قلع و مقداری سرب تشکیل می شود، این فلز در مقابل زنگ زدگی و پوسیدگی مقاوم است. چون روی در حرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می گردد بنابراین جوشکاری با این فلز مشکل می باشد. برنج از  60 درصد مس و  40% روی و گاهی مقداری سرب تشکیل شده است. درموقع جوشکاری روی به علت بخار شدن و اکسید روی محل جوش را تیره کرده و عمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و باید از محل کار تخلیه گردند. درموقع جوشکاری روی حرکت دست بسیار مهم است و باید حتی الامکان سرعت دست را زیاد کرده وگرده جوش کمتری ایجاد نمود تا فرصت زیادی برای تبخیر روی نباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتی و معمولی جوشکاری نمود، درجوشکاری برنج از قطب معکوس استفاده می شود. فاصله قوس الکتریکی باید حداقل  5  تا  6  میلیمتر باشد. برنج ساده تر از فولاد و چدن و مس جوش داده می شود و استحکام و قابلیت انبساط آن درمحل درز جوش بسیار خوب است. توجه شود چون انقباض و انبساط برنج زیاد است نمیتوان به وسیله چند نقطه جوش به هم وصل کرد بلکه بایستی به کمک بست هائی که در حین جوشکاری می توان آنها را به هم متصل نمود از پیچیدگی جلوگیری شود. توجه شود که در جوشکاری از سیمهای مخصوص جوشکاری برنج که مقدار مس آن  42  تا  82  درصد است استفاده نمائید و برای جلوگیری از اکسیداسیون از گرد جوشکاری استفاده می شود و از استعمال تنه کار در جوشکاری برنج باید خودداری شود زیرا درز جوش را خورده سوراخ سوراخ و متخلخل می سازد و شعله را باید طوری تنظیم کرد که اکسیژن آن از استیلن بیشتر باشد زیرا روی در حرارت  419  درجه ذوب و در  910  درجه تبخیر می شود و رسوبی از روی و اکسید روی در کنار درز جوش به وجود می آید. مقدار اکسیژن شعله بستگی به نوع آلیاژ دارد و می توان قبلاً قطعه ای از آن را به طور آزمایشی جوش داد و اگر درز جوش سوراخ و خورده نشد خوب است. و اکسیژن زیاد هم باعث کثیف شدن جوش می شود . ورقهای نازکتر از  4  میلیمتر را از راست به چپ و ورقهای ضخیم تر از  4  میلیمتر را از چپ به راست جوش می دهند. به چکش کاری و خروج دود خطرناک و استفاده از ماسک مخصوص وباز نمودن پنجره وهواکش باید توجه نمود.

 جوشکاری فولاد زنگ نزن با گاز

 قابلیت هدایت حرارت فولاد زنگ نزن کمتر از فولاد معمولی می باشد و می توان سر مشعل را کوچکتر انتخاب کرد. شعله جوشکاری باید برای جوش فولاد زنگ نزن خنثی باشد زیرا اکسیژن یا استیلن اضافی با عناصر تشکیل دهنده فولاد زنگ نزن ترکیب شده و درز جوش خورده پس از مدتی زنگ می زند . روانساز جوشکاری فولاد زنگ نزن را به صورت خمیر در آورده روی درز جوش می مالیم . سیم جوش باید حتی المقدور از نوع خود فولاد زنگ نزن انتخاب شود و بهتر است تسمه باریکی از جنس همان فولادی که باید جوش داده شود را بریده و به جای سیم جوشکاری استفاده کرد. در روش جوشکاری این فولاد مشعل را باید طوری نگهداشت که زاویه آن نسبت به کار بین  80  تا  90  درجه باشد . زاویه سیم جوش در حدود  20  تا  40  درجه است وسیم جوشکاری را جلوی مشعل نگذارید تا همزمان با لبه کار ذوب شود و نوک مخروطی باید با ناحیه مذاب تماس داشته باشد تا از اکسیده شدن فلز جلوگیری کند. و شعله را نباید یک دفعه از کار دور نمود زیرا درجه انبساط فولاد زنگ نزن بیشتر از فولاد معمولی است و بابست های مخصوص از پیچیدن و کج شدن آن در موقع جوشکاری باید جلوگیری کرد فاصله لبه کار را باید برای هر  30  سانتیمتر  3  الی  4  میلیمتر بیشتر در نظر گرفت. پس از تمام شدن کار جوشکاری به وسیله برس و شتشو مواد اضافی تفاله و روانساز و یا گرد جوشکاری اضافی را باید کاملاً تمیز کرد و بر طرف نمود.

 جوشکاری فولادهای مولیبدونی

 وقتی که به فولاد مولیبدون اضافه شود مقاومت آن را بالا می برد مخصوصاً در حرارتهای زیاد ، بنابراین موارد استعمال این نوع فولاد بیشتر در لوله هائی که تحت فشار و حرارت زیاد باشد بیشتر است. بعضی از فولادهای مولیبدونی دارای مقداری کرم نیز هستند این آلیاژ را که مولی کرم می نامند بیشتر در ساختن قطعات مقاوم هواپیما به کار برده می شوند. جوشکاری این فولاد مانند جوشکاری آهن می باشد با این تفاوت که برای مقاوم بودن جوش باید از الکترود نوع  E_7010 و  E_7012 و  E_7020 استفاده شود و برای قطعات ضخیم که گرده های پهن مورد احتیاج است می توان از فولادهای قلیائی  (E_7016  ، E_7015 (LOWHYDROGE استفاده نمود. در مورد جوشکاری ورقهای  5  میلیمتر و ضخیمتر لازم است بعد از جوشکاری  1200  الی1250  درجه فارنهایت گرم

انواع کابلهای صنعتی و استانداردهای آنها


این فایل پاورپوینت درمورد معرفی انواع کابلهای صنعتی و استانداردهای آنها می باشد و در 55 اسلاید با افکت مناسب آمده است
دسته بندی فنی و مهندسی
بازدید ها 14
فرمت فایل pptx
حجم فایل 776 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 55
انواع کابلهای صنعتی و استانداردهای آنها

فروشنده فایل

کد کاربری 497
کاربر



یکی از اصلی ترین وسایل در صنعت برق هدایت این انرژی توسط سیم و کابل هاست .نقش کابل ها بسیار پر اهمیت است که می بایست اصول اولیه در انتخابو نصب و کاربرد و شرایط نگهداری از آن را به درستی اجرا نمود تا موجبات خسران در این سیستم نگردد. در این مبحث به کابلهای مورد استفاده درپست های برق فوق توزیع و انتقال می پردازیم . کابلهای بکار رفته در پست‌های فشار قوی از لحاظ کاربرد و سطح ولتاژ به سه دسته کابلهای فشارمتوسط ،فشار ضعیف و کابلهای فرمان سیستم های حفاظتی تقسیم‌بندی می‌شوند. در انتخاب کابل ها دانستن خصوصیاتی همچون مواد عایقی ، جنس و تعداد هادیها،سطح مقطع هادیها، جنس غلاف و زره دارای اهمیت می‌باشد . انتخاب صحیح کابل و نصب آن اهمیت دارد . انتخاب بدون رعایت اصول و استاندارد هاباعث تلفات بیش از اندازه در کابل و یا از بین رفتن خود کابل میشود . لذا با شناخت اصول و استانداردهای تعریف شده برای کابل ها سعی می کنیمبهره وری در این سیستم را به بیشینه برسانیم: 
کابل‌در حقیقت نوعی هادی است که دارای پوشش عایقی می‌باشد. ساختمان کابل از بخشهای مختلفی تشکیل شده است که عبارتند از هادی،عایق، پوسته عایق، پوسته هادی، پوسته فلزی، پرکننده، زره و غلاف که هر یک وظیفه خاصی را بعهده داشته و در مجموع قابلیت هدایتالکتریکی و استقامت الکتریکی، مکانیکی و شیمیایی کابل را برآورده می‌سازند. 
در ساختمان کابل‌ها به طور عمده دو دسته مواد هادی و عایق بکار می‌روند. کابلها اغلب از هادیهایی در مرکز، پوشش عایقی، پوسته در اطراف هادی و عایق، زره و غلاف بیرونی جهت حفاظت در برابر اثرات شیمیایی و مکانیکی تشکیل می‌گردند. 
شکل زیر برش مقطعی کابل را نشان می‌دهد. پوسته بکار رفته در اطراف هادی برای جلوگیری از تخلیه جزئی بین هادی و عایق بکار می‌رود،به همین دلیل باید اتصالات این پوسته با پوشش عایقی بطور کامل برقرار باشد . 
پوسته فلزی کابل شامل سیم‌ها و نوارهایی است که در راستای طول کابل، در اطراف آن، زیر یک غلاف بیرونی پیچیده می‌شوند. این مجموعهمسیری را با امپدانس بسیار پایین برای جریان‌های اتصال کوتاه فراهم می‌آورند. 
برای برسی کابلها ابتدای امر باید واژه هایی که توسط آن کابلها را دسته بندی می کنیم - مغزی: هادیهای قرار گرفته در داخل کابل که وظیفه انتقال توان را بعهده دارند.

 

- پوسته: لایه‌ای که وظیفه کنترل میدان الکتریکی را در درون عایق بعهده دارد. همچنین سطح یکنواختی را در مرزهای عایقی ایجاد کرده وبه پرکردن فضای خالی در این مرزها کمک می‌کند. 
- غلاف: پوشش استوانه‌ای شکل یکپارچه و پیوسته فلزی یا غیرفلزی که معمولاً اکسترودشده می‌باشد. 
- غلاف بیرونی: غلاف غیرفلزی که جهت اطمینان از حفاظت کابل در برابر عوامل خارجی، بر روی پوششهای فلزی بکار می‌رود. 
- غلاف فلزی: غلافی که معمولاً از جنس سرب، آلیاژ سرب، آلومینیوم و یا آلیاژ آلومینیوم می‌باشد و بصورت صاف یا موجداربر روی مغزی‌(های) کابل بکار می‌رود تا از لحاظ مکانیکی حفاظت آن را برآورده سازد. 
- غلاف جداکننده: غلاف داخلی که بین دو پوشش فلزی غیر هم جنس بکار می‌رود. 
- زره: پوششی که از نوار(ها) یا سیمهای فلزی تشکیل شده و عموماً جهت حفاظت کابل در برابر اثرات مکانیکی
خارجی بکار می‌رود. 
- پوسته فلزی (شیلد): لایه فلزی زمین‌شده‌ای که جهت محدودکردن میدان الکتریکی درون کابل و محافظت از آن در برابر اثرات الکتریکی خارجی بکار می‌رود. غلاف فلزی و زره هم می‌توانند نقش شیلد را بعهده بگیرند. 
- پوسته هادی: پوسته‌ای الکتریکی که از مواد فلزی یا غیرفلزی نیمه هادی تشکیل شده و روی مغزی‌های بهم تابیده بکار می‌رود تا بایکنواخت کردن سطح خارجی هادی و میدان روی آن از بروز تخلیه جزئی در فواصل احتمالی بین عایق و هادی جلوگیری کند. 
- پوسته عایق: پوسته‌ای الکتریکی که از مواد غیرفلزی یا فلزی نیمه هادی تشکیل شده و عایق را می‌پوشاند. این پوسته با محدود کردنمیدان الکتریکی مغزی‌ها از تخلیه جزئی و نشت جریان بین مغزی‌ها و سایر لایه‌های پوشاننده جلوگیری می‌کند. 
- پوشش داخلی: پوششی غیرفلزی که مجموعه مغزی‌های (و در صورت وجود پرکننده‌های) یک کابل چند مغزی را در بر گرفته و بر روی پوشش محافظ بکار می‌رود. 
- پرکننده: موادی که جهت پرکردن فضای خالی باقیمانده بین مغزی‌های یک هادی چند مغزی بکار می‌رود. 
- عایق ترموپلاستیک: عایق ساخته ‌شده از جنس پلاستیک که در محدوده حرارتی مربوط به مشخصه پلاستیک، در اثر گرم شدن شل شدهو در اثر سردکردن، مجدداً سخت می‌شود. این نوع عایق در هنگام شل شدن انعطاف‌پذیر بوده و قادر به شکل گرفتن می‌باشد. 
- عایق کراس لینک‌شده: عایق ساخته شده از مواد ترموپلاستیک یا کوپلیمر یا ترکیبی بر پایه یکی از این مواد که ساختار مولکولی داخلیآن تحت فعل و انفعالات شیمیایی از قبیل جوش‌دادن و یا پروسه‌های فیزیکی از قبیل تابش، تغییر می‌یابد. 
خصوصیات کابلها : 
تقسیم‌بندی هادیهای بکاررفته در کابلهای عایقی از دو دیدگاه صورت می‌گیرد، کابلهای با نصب ثابت و کابلهای انعطاف‌پذیر.در نصب ثابت دو نوع هادی وجود دارد. کلاس 1 تنها برای هادیهای یکپارچه و کلاس 2 برای هادیهای رشته‌ای. هادیهای بکاررفته د ر کابلهای انعطاف‌پذیر نیز به دو کلاس 5 و 6 تقسیم می‌شوند، که هادی کلاس 6 انعطاف‌پذیرتر هستند . 
هادیهای یکپارچه از مس خالص، مس انیله ‌شده با روکش فلزی، آلومینیوم خالص یا آلیاژ آلومینیوم ساخته می‌شوند.سطح مقطع این هادیها دایره‌ای می‌باشد و مشخصات آنها در جدول زیر ارائه شده است. هادیهای با سطح مقطع 25 میلیمترمربع و بیشتر تنها جهت کاربردهای خاص می‌باشند. برای این دسته از هادیها در صورتی که کابل چند مغزی باشد،سطح مقطع هادی می‌تواند دایره‌ای یا فرم داده شده باشد . 
جدول مشخصات هادیهای یکپارچه (کلاس 1 )

 


سطح مقطع نامیmm2

حداکثر مقاومت هادی در 20 درجه سانتیگراد(W/km)

   

هادی مسی گرد

 

هادی آلومینیوم گرد یا فرم‌داده شده، بدون روکش، با پوشش فلزی یا با روکش فلزی

بدون روکش

با پوشش فلزی

5/0

36

7/36

-

75/0

5/24

8/24

-

1

1/18

2/18

-

5/1

1/12

2/12

1/18

5/2

41/7

56/7

1/12

4

61/4

7/4

41/7

6

08/3

11/3

61/4

10

83/1

84/1

08/3

16

15/1

16/1

91/1

25

727/0

-

20/1

35

524/0

-

868/0

50

387/0

-

641/0

70

268/0

-

443/0

95

193/0

-

320/0

120

153/0

-

253/0

150

124/0

-

206/0

185

-

-

164/0

240

-

-

125/0

300

-

-

100/0

 

ابعاد هادی‌های کابل فشار متوسط و فشار ضعیف باید به گونه‌ای باشد که ظرفیت مناسب جهت حمل جریان مشخص شده را داشته باشند. 
کلیه کابلهای قدرت تک ‌فاز باید یک هادی با ابعاد مناسب جهت حمل جریان و یک هادی اتصال زمین که مقدار ظرفیت جریان نامی آن حداقل 100درصدهادی فاز باشد، داشته باشند.در کابلهای قدرت سه فاز باید عمر سرویس‌دهی کابل حداقل برابر با عمر طراحی پست باشد. 
کابل باید مشخصه‌های عایق موردنیاز را در محدوده‌های دمایی نامی خود و حداکثر دمای محیط و گرمای ایجاد‌شده توسط خود کابل، در حین سرویس‌دهی را حفظ کند . 
سه هادی با ابعاد مناسب و یک هادی با اتصال زمین با ظرفیت جریان نامی حداقل 58درصد هادی فاز، داشته باشند. 
کلیه کابلهای قدرت و کنترل باید از طول یکپارچه بوده و هیچ‌گونه اتصال در آن وجود نداشته باشد. هادیهای متعلق به فیدرهای مختلف و یا دسته سیم‌های مختلف نباید در یک کابل قرار گیرند. 
کابل CT وPT باید چهارمغزی باشند به جز کابلهایی که برای سیگنال‌های سنکرونیزاسیون می‌باشند که می‌توانند2 مغزی داشته باشند . 
اگر غلاف و اتصال آن نتواند در برابر حداکثر جریان 50 هرتز تخمین زده شده عبوری از غلاف به مدت 5/0 ثانیه در لحظه خطای زمین، پایداری کند، هادیهای زمین موازی باید در طول کابل کشیده شوند . در صورتی که کابل در محل مرطوبی نصب شود، علی‌الخصوص در مواردی که در زمین دفن می‌گردد، و نیز در مواردی که درمحیط‌های خورنده شیمایی نصب می‌گردد باید مشخصه‌های عایق خود را حفظ کند . 
برای انتخاب کابلهای قدرت، پارامترهای زیر باید در نظر گرفته شود:

 

ظرفیت عبور پیوسته جریان 
- ظرفیت اتصال کوتاه 
- افت ولتاژ
برای انتخاب کابلهای کنترل پارامترهای زیر باید در نظر گرفته شود: 
- افت ولتاژ مجاز 
- ضرایب بار و اضافه جریان ترانسفورماتورهای اندازه‌گیری
- بزرگترین جریان بار 
- کابل قدرت فشار متوسط ، فشار ضعیف و کابلهای کنترل و حفاظت باید دارای لایه‌های زیر باشند : 
- پوسته‌هادی (تنها برای کابلهای فشار متوسط):پوسته هادی باید از ترکیبات نیمه هادی اکسترودشده باشد . 
- عایق‌بندی : کلیه کابلهای فشار ضعیف و کنترل و حفاظت باید عایقPVCمقاوم در برابر آتش داشته باشند. کابلهای فشار متوسط باید دارای عایقXLPE(پلی‌اتیلن کرانس لینک شده)، مناسب برای کلاس مربوطه باشند. 
- پوشش عایق: پوشش PVC باید بر روی عایق هادیهای کابلهای فشار ضعیف و حفاظت و کنترل بکار رود این پوشش باید بدون هیچ مشکلی جدا شود. بعنوان مثال هنگامی که کابل در حال نصب می‌باشد، عایق هادیها نباید صدمه ببیند. 
- غلاف ( تنها برای کابلهای فشار متوسط و کنترل و حفاظت) : کلیه کابلهای مدارهایCT و PT، مدارهای کنترل و کابلهای فشار متوسط باید دارای غلاف سربی باشند، ضخامت غلاف سربی باید به گونه‌ای باشد که در برابر حداکثر جریان خطای زمین به مدت 5/0 ثانیه پایداری نماید . 
- پوششPVC (تنها برای کابلهای فشار متوسط، کنترل و حفاظت): پوشش PVC باید بر روی غلاف بکار رود تا غلاف و زره را از لحاظ الکتریکی از هم جدا کند . 
- زره :کلیه کابلهای چندمغزی باید دارای زرهی از نوارهای فولاد گالوانیزه باشند. نوارهای بکاررفته در زره کلید کابلهای تک مغزی باید از جنس مواد غیرمغناطیسی (آلومینیوم) باشند همچنین زره باید در برابر حداکثر جریان خطای زمین به مدت 5/0 ثانیه پایداری کند. 
- غلاف کلی : کلید کابلها باید بوسیله غلافی از جنسPVC پوشانده شوند. این غلاف باید ضداشتعال بوده و از مواد ضدآب تهیه شود . 
- قرقره کابل : کلیه کابل‌ها باید بر روی قرقره‌ای پیچیده شوند که قطر آن به اندازه کافی بزرگ باشد تا از تغییر مشخصه‌های فیزیکی هادی جلوگیری بعمل آید . طراحی، ساختار و استحکام قرقره‌ها باید به گونه‌ای باشد که امکان حمل مطلوب هادی به مقصد موردنظر بدون هیچ‌گونه جابجایی، ساییدگی و یا سایر آسیب‌های ناشی از حمل و نقل، مسیر باشد. قرقره‌ها باید قادر به پایداری در برابر کلیه تنش‌های ناشی از عملیات نصب باشند. هر انتهای هادی باید به طرز ایمن و مناسبی آب‌بندی و به قرقره بسته شود. علاوه بر علامتهای موردنیاز جهت حمل و نقل، هر قرقره باید دارای صفحه نشانه‌ای باشد که شماره سریال، ابعاد و تعداد هادیها، طول هادی، فلش مشخص‌کننده انتهای کابل، وزن کل و وزن خالص بر روی آن درج شود. علامتهای مربوط به اندازه‌گیری باید به فاصله هر 1 متر بر روی کابل فراهم گردد. 
- طول کابل : کابل‌ها باید در حداکثر طول ممکن جهت حمل و نقل، تهیه گردند. استوانه‌ای که کابل بر روی آن پیچیده می‌شود باید بیش از یک تکه از کابل را شامل گردد. 
- مشخصه‌های مغزی : کابل‌ها باید بصورت زیر براساس رنگ‌کدگذاری شوند . 
- رنگهای قرمز، زرد و سبز جهت هادیهای فاز
- سیاه برای نوترال و سایر اتصالات
- زرد / سبز برای اتصالات زمین (تنها مورد کابل‌های فشار ضعیف ) 
- خاکستری برای مدار DC 
هادیهای کابل‌های کنترل باید دارای نشانه‌گذاری عددی باشند. این نشانه‌گذاری باید از بهترین کیفیت پوده و نباید بر اثر تماس در حین حمل و نقل پاک شود. همچنین شماره‌ها باید قابل تشخیص باشند . 
مشخصه‌های کابل و سازنده باید در طول کابل و در جای مناسب بصورت پیوسته آورده شود و دارای جزئیات زیر باشد : 
- نام و علامت تجاری سازنده 
- سال تولید
- ولتاژ نامی
- تعداد مغزی‌ها و سطح مقطع 
- طول کابل
- سینی کابل: 
در صورتی که از سینی کابل استفاده شود، سینی باید از فولاد گالوانیزه گرم ساخته شود. ساختار سینی باید به گونه‌ای باشد که در صورت قرار گرفتن کابلها در سینی کابل، در نقطه میانی بین پایه‌های نگهدارنده آن بیش از 5/0 سانتیمتر شکم وجود نداشته باشد. نگهدارنده‌‌های کابل باید به فاصله حداکثر 3 متر از هم قرار گیرند. 
- متعلقات کابل: 
گلندهای کابل باید برای نوع کابل مورداستفاده مناسب باشند. گلند کابل باید از فولاد ضد زنگ ساخته شود. 
تعداد کافی نسبت پلاستیکی کابل باید در نظر گرفته شود. 
کلیه تجهیزات و متعلقات جهت تکمیل کابل‌کشی باید مطابق با نیازهای نصب فراهم گردد. 
- سر کابل‌ها و کلمپ‌ها: 
سرکابل‌ها و کلمپ‌ها باید در برابر حرارت قابل جمع‌شدن باشند . 
سرکابل باید با کلیه متعلقات لازم جهت نصب مطلوب، کامل گردد. 
لعاب باید صاف و سخت بوده و کلیه بخشهای چینی را که در معرض هوا قراردارد کاملاً بپوشان و برای نصب خارج از ساختمان باید به رنگ قهوه‌ای تیره باشد.چینی نباید مستقیماً با مواد سخت پوشانده شود و در صورت نیاز، باید واشری بین چینی و قطعه اتصال قرار گیرد. 
کلیه سطوح کلمپ‌های چینی که در تماس با واشر هستند باید به دقت زمین شود و بدون لعاب باشد وسیله چفت و سب زره باید قادر به بستن زره کابل باشد به گونه‌ایکه کلمپ در برابر هرگونه اتصال کوتاه ناشی از کنده شدن زره که از بدنه گلند به اتصال‌دهنده‌ها جریان می‌یابد ناپایداری نماید . 
- کابل کششی: 
کلیه کابل‌ها باید در سینی کابل و یا در داکتها نصب شوند، بر روی صفحات فولادی محکم شوند و یا در شیارها و یا نمونه‌هایی در زمین خوابانده شوند . 
یک سیستم مشترک برای شماره‌گذاری کابل باید در مورد سایر وسایل نیز بکار گرفته شود. 
کابلها باید از تابش مستقیم آفتاب مصون بمانند، یعنی کلیه کابلهایی که روی سطح زمین قرار دارند باید پوشانده شوند یا در محفظه‌ای قرار گیرند. 
کلیه سوارخها و یا گودیهای موجود در مجموعه کابل باید بعد از اینکه کابل بوسیله مواد مقاوم در برابر آتش نصب گردید، بسته شوند. 
در صورتی که کابل از زیر جاده رد شود، باید در درون لوله‌هایی قرار گرفته و حداقل 80 سانتیمتر زیر سطح زمین دفن شوند. 
هادیهای درون اطاقک و بین جعبه ترمینال‌ها و تجهیزات باید در مجراهای پلاستیکی خوابانده شوند. کلید سیم‌کشی‌ها باید علامت‌گذاری شود . 
کابل‌های کنترل، هادیها و سیم‌های کنترل باید دارای علامتگذاری باشند. انتهای کابل باید با یک شماره هادی مجزا و شماره کابل، علامتگذاری شود. هادی باید علاوه بر آنبا مشخصه‌های ترمینال خود علامتگذاری شود. مدارهای کابل قدرت باید علامتگذاری توان AC داشته باشند . 
کابلهای کنترل باید با وسیله جداکننده مناسب از کابلهای قدرت جدا شود .

کابلهایی که در داخل ساختمان در درجه حرارت بالا نصب می‌گردند باید از مواد عایقی تشکیل شوند که با نیازهای مربوط به این نوع محیط همخوانی داشته باشد . 
خطر آتش باید با انتخاب کابلهایی که غلافهای مقاوم در برابر آتش دارند و با آرایش مناسب مسیر کابلها، محدود گردد. 
عواقب ناشی از آتش باید با آرایش کابل بوسیله جداسازی فیزیکی یا ایجاد فاصله، محدود گردد . 
جعبه‌ها و جعبه اتصالات باید به اندازه کافی جا داشته باشد که هادیها بتوانند به طرز مرتب و قابل اطمینان درون آن اتصال یابند و آرایش جعبه‌ترمینال‌ها و جایگذاری آنها باید به گونه‌‌ای باشد که آزمون و تشخیص خطا به سهولت امکان‌پذیر باشد. جعبه کنترل‌ها، جعبه اتصالات و کابلها باید دارای ذخیره باشند تا در صورتی که تجهیز اضافه‌ای در آینده نصب گردید، حداقل گسترش در آنها موردنیاز باشد. 
به منظور افزایش در سطح مقطع، هادیها می‌توانند بصورت مواردی نصب گردند. سطح مقطع هادی به گونه‌ای انتخاب می‌گردد که نیازی به موازی کردن بیش از دو هادی نباشد. 
هادی کابل فشار متوسط و فشار ضعیف باید از رشته سیم‌های مسی انیله شده نرم تشکیل شود.هادی کابل‌های کنترل و حفاظت باید از حداقل 3 رشته مسی تشکیل شوند. مسطح مقطع این رشته‌ها در مورد کابلهای کنترل نباید کمتر از 5/2 میلیمتر مربع و در مورد هادیهای مدار CTوVT نباید کمتر از 6 میلیمتر مربع باشد. 
درهادیهای رشته‌ای غیرمتراکم با سطح مقطع دایره (کلاس 2) ،این هادیها از جنس مس خالص، مس انیله‌شده با پوشش فلزی، آلومینیوم خالص، آلیاژ آلومینیوم با پوشش فلزی، آلومینیوم با روکش فلزی یا آلومینیوم دارای روکش و پوشش فلزی ساخته می‌شوند. 
سطح مقطع هادیها رشته‌ای آلومینیومی بیش از 10 میلیمتر مربع می‌باشد، اما در کاربردهای خاص سطوح مقطع 4 و 6 میلیمتر مربع نیز می‌تواند استفاده شود. کلیه سیمهای بکاررفته در هادیهای رشته‌ای کلاس 2 دارای سطح مقطع یکسان می‌باشند. 
- هادیهای رشته‌ای متراکم با سطح مقطع دایره‌ای و فرم داده شده (کلاس 2 ) 
این نوع هادیها از جنس مس خالص، مس انیله‌شده با پوشش فلزی، آلومینیوم خالص یا آلیاژ آلومینیوم می‌باشند. سطح مقطع هادیهای با سطح مقطع دایره‌ای 16 میلیمتر مربع و در مورد هادیهای با سطح