دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 29 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 5261 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
اقلیم و معماری بومی ایران
منطقهٔ گرم و خشک (فلات مرکزی)
نواحی فلات مرکزی ایران دارای آب و هوای گرم و خشک می باشد. میزان بارندگی کم و اختلاف دمای شب و روز زیاد است. تأملی اندک در معماری خانه های سنتی این ناحیه نشان می دهد، که آنها در کلیت طرح با هم اشتراک دارند.
در این اقلیم، پلان خانه متراکم و درونگرا است و رو به حیاط مرکزی دارد. دیوارهای بلند بیرونی خانه ها، کم تزیین و ساده بوده است، تنها ورودی خانه، با تو رفتگی و تزیین، خود را نسبت به بقیه دیوارهای خارجی مشخص می کرده است. در این خانه ها، بعد از ورودی، فضای هشتی قرار می گرفته است. هشتی در خانه های سنتی، دید نا محرم به فضای درونی را می بسته است؛ به گونه ای که حتی با باز بودن درب خانه، دید به باغ درونی و حیاط خانه غیر ممکن بوده است. این نوع معماری در خانه های سنتی، اصل مهم محرمیت را نشان می دهد که بیانگر درونگرای و عدم اشراف بوده است. در این خانه ها، دالان متصل به هشتی، شخص را به حیاط می رسانده است. در برخی خانه ها علاوه بر حیاط اندرونی که محل زندگی اهالی خانه بوده، حیاطی نیز به عنوان حیاط بیرونی وجود داشته و فضای اطراف آن مخصوص پذیرای از مهمانان مرد خانه بوده است. در خانه های سنتی، حیاط بیرونی و حیاط اندرونی، دیدی به هم نداشته است. نظم هندسی خاصی بر ساختار خانه های سنتی حاکم بوده است. بطوری که در همه ی بخش های خانه، از کل تا جزء دیده می شد. اصل محرمیت از زمان قبل از اسلام (هخامنشی) در معماری ایرانی مورد توجه بوده و اجرا می شده است. دیگر خصوصیات طرح کلی خانه ها، جهت همسازی معماری آنها با اقلیم خشن منطقه است: - ایجاد حیاط ها عمیق و پر سایه در میان بنا - قرار دادن حوض و باغچه در حیاط - در آمیختن و اتصال فضاهای زندگی با فضاهای باز - اهمیت بخشیدن به ایوان ها، رواق ها و فضاهای نیمه باز در خانه که اغلب به مهم ترین فضای خانه بدل می شده است. - ساختن بادگیرهای بلند، سایه بان و قرار دادن درها و پنجره ها در عمق دیوارها - استفاده از زیرزمین و خنکای آن - استفاده از فرم های قوسی و گنبدی در سقف بناها - ضخیم گرفتن جرزها و سقف خانه ها - استفاده از مصالح خشت و گل - تقسیم فضاهای س تی به دو بخش تابستان نشین (پشت به قبله) و زمستان نشین (رو به قبله) - تفکیک فضاهای خدماتی از فضاهای زندگی تفکیک فضاهای خدماتی از فضاهای زندگی که در خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک انجام می گرفته، باعث می شده که همه ی فضاهای خدماتی مانند مطبخ ها، فضاهای بهداشتی، انبارها و اصطبل ها در شرق و غرب خانه از چشم دور شده و آرامش و آسایش فضاهای زندگی بر هم نخورد.[۴]
منطقهٔ سرد و کوهستانی (نواحی غرب و شمال غربی)[ویرایش]
دو سلسله جبال البرز و زاگرس، نواحی مرکزی ایران را از سواحل دریای خزر در شمال و جلگه ی بین النهرین در غرب جدا می کند. این منطقه آب و هوای سرد همراه با بارش برف فراوان داشته و از اختلاف دمای زیادی بین شب و روز برخوردار است.
در این اقلیم – همانند اقلیم گرم و خشک در مناطق مرکزی ایران – خانه ها به صورت حیاط مرکزی اجرا می شده و دارای پلان های متراکم و فشرده بوده است. در اقلیم سرد، اتاق های واقع در سمت شمال حیاط، از سایر قسمت ها بزرگتر و وسیع تر بوده است. تالار ها و اتاق نشیمن اصلی، در سمت شمال حیاط قرار داشت. در اقلیم سرد، اتاق های جنوبی، شرقی و غربی، جهت انبار و فضاهای خدماتی مورد استفاده قرار می گرفته است. در اقلیم سرد، سقف ها مسطح، تیرپوش و کم شیب بوده و بازشو ها (درب و پنجره) به حداقل می رسیده است. سنگ، ماده ی عمده ی ساختمانی مورد استفاده در اقلیم سرد بوده و این، به دلیل فراوانی و در دسترس بودن سنگ در این اقلیم بوده است. قرارگیری تالار و اتاق اصلی نشیمن در سمت شمال حیاط، جهت استفاده از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل زمستان بوده است. در اقلیم سرد، به دلیل کوتاهی فصل تابستان و معتدل بودن دمای هوا در این فصل، از سمت جنوب ساختمان کمتر استفاده می شده است. ویژگی های خانه های سنتی در اقلیم گرم و خشک، تشابه بسیاری به هم دارد. در نواحی کوهستانی، اهالی گاهی اوقات خانه ی خود را در درون سنگ ها می تراشیدند؛ که بهترین نمونه ی آن روستای کندوان در نزدیکی تبریز در دامنه ی کوه سهند می باشد. به صخره های مخروطی شکل در روستای کندوان، «کران» می گویند. ارتفاع کران ها بین ده تا پانزده متر است. کران ها در امتداد رودخانه و در بین مسیر رودخانه و تپه های مجاور آن واقع است و از لحاظ اقلیمی و جهت آفتاب در موقعیت بسیار خوبی قرار گرفته است. [۵]
منطقهٔ گرم و مرطوب (سواحل جنوبی)[ویرایش]
این منطقه شامل سواحل جنوبی ایران در کنار دریای عمان و خلیج فارس می باشد. در این منطقه دما و رطوبت هوا بالا و نوسان در طول روز و شب کم است. تفاوت دمای هوای روی خشکی و روی دریا در این منطقه باعث به وجود آمدن نسیم هایی می شود.
در این اقلیم، در طراحی خانه های سنتی سعی شده خانه ها در سایه قرار گیرد. ایوان های عریض و مرتفع، هم از نفوذ باران به داخل جلوگیری می کرده و هم سایه ای کامل بر روی دیوار اتاق ایجاد می نموده است. در نقاط نزدیک به دریا، بادگیرها نسیم خنک رو به دریا را به داخل خانه می رسانده است. در نزدیکی دریا، به دلیل رطوبت زمین، خانه بر روی کرسی (پیلوت) قرار می گرفته است. در اقلیم معتدل و مرطوب نیز همانند اقلیم گرم و مرطوب، خانه بر روی کرسی (پیلوت) بنا می شده است. رنگ مصالح نما روشن و از جنس مصالح سبک بوده است. در این اقلیم ارتفاع اتاق ها بلند بوده است.[۶]
منطقهٔ معتدل و مرطوب (کرانه ی جنوبی دریای خزر)[ویرایش]
این منطقه که حاشیه ی جنوبی دریای خزر می باشد، از سرسبزترین و پرباران ترین مناطق اقلیمی ایران است و از رطوبت نسبتاً زیادی در تام فصول سال برخوردار است. اختلاف درجه حرارت در بین شب و روز کم بوده و پوشش وسیع گیاهی سراسر منطقه را فرا گرفته است.
به دلیل رطوبت بالا، در خانه های سنتی این اقلیم از کوران دو طرفه ی هوا حداکثر استفاده را می کردند. بام ها به صورت شیبدار ساخته می شد و ایوان ها در اطراف ساختمان به عنوان فضایی مهم در خانه مطرح می شده است. در این اقلیم – بر خلاف اقلیم گرم و خشک و اقلیم سرد – ساختمان ها به صورت برونگرا طراحی می شده و دید خانه به حیاط اطراف خود بوده است. خانه بر روی کرسی (پیلوت) قرار می گرفته است. شکل ساختمان ها و خانه، کشیده و به دلیل وزش باد مناسب از دریا، در جهت شرقی – غربی بوده تا از حداکثر کوران هوا استفاده کند. پنجره ها بلند و کشیده بوده است. مصالح غالب مورد استفاده در ساخت و سازها سبک و اغلب چوب بوده است.[۷]
نکات کلیدی در طراحی فضای مناسب زیست
در طراحی فضای مناسب زیست توجه به توصیههای داده شده راهنمای مناسبی برای رسیدن به نتایج مطلوب است:
روشهای معماری سنتی در کشورهای جهان
استفاده کرد بنابراین در بافت شهری که معمولاً با اپارتمانهای ۴ طبقه ته ریزی میشوند به راحتی میتوان از نفوذ مستقیم باد به سطح خارجی ساختمان جلوگیری کرد. نحوهٔ به کار گیری درختان در جلوی ساختمانها با نظر متخصصین و با سیستم پلهای که به تدریج جهت باد را به سمت بالا منحرف میکند انجام میشود.
ضوابط صرفه جویی انرژی در فضای مسکونی
واژه شناسی معماری بدون معمار در گستره فرهنگها
معماری بومی اکنون حوزه ای است که اغلب بر بوم و بر، طایفه و فرهنگ مردمی و عامیانه، معماری روستایی و سنتی و دلالت دارد. تلاشهای فراوانی برای تعریف کلی و همه جانبه معماری بومی انجام گرفته است. تعجب آور نیست اگر بگویم تمامی این تلاشها بی نتیجه و بدون موفقیت بوده است و تنها به لحاظ بررسی هایی که بر مجموعه های وسیعی از بناها، فرمها، سنتها و ریشه ها و سبکها، معانی و محتوا انجام یافته دارای اهمیت می باشد.قبل از آنکه وارد بحث در چگونگی شناخت مسائل و جنبه های متفاوت معماری بومی شویم به واژه شناسی آن می پردازیم:
معماری در اکثر اوقات به عنوان علم ساختمان معنا می شود که از کلمه لاتین Architectura گرفته شد. برگردان یونانی کلمه Arkhitekton که از دوکلمه Archos به معنای مدیر ، Tekton به معنای سازنده مشتق شده است، بنابراین تأکید بیشتر را بر روی مدیر سازنده محصول و ثمره طراحی و سازندگی می گذاریم. و در تاریخ ثبت شده و دایرهالمعارف ها کلمه معماری به ساختارهایی یادواره ای و بناهای مشهود و عینی اختصاص داده شده که نمودار قدرت و ثروت هستندنظیرقصرها، معابد، کلیساها، مراکز و مقرهای دولتی، فرودگاهها و سالن ها اپرا.